سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

سیدجواد میری مینق
دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکترای تخصصی (Ph.D): جامعه‌شناسی، (دانشگاه بریستول/ انگلستان)، 2003.
کارشناس و کارشناسی ارشد: مطالعات ادیان و فلسفه علم، (دانشگاه گوتنبرگ / سوئد)، 1997.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

تفسیر دکتر شریعتی و مولوی از شادی دیندارانه

سه شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۰۴ ق.ظ

سامان سامی

خبرگزاری ایرنا مدتی پیش مصاحبه‌ای با جناب استاد دکتر سیدجواد میری با موضوع «سوگ و سرور» انجام دادند (در لینک روبه‌رو متن کامل این مصاحبه را می‌توانید مطالعه بفرمایید: http://www.irna.ir/fa/News/83164962). یکی از مسائل مهمی که جناب استاد در این مصاحبه مطرح کردند نسبت دین با شادی منطبق بر خوانش‌های سیاسی از اسلام در دو دوره صفوی و جمهوری اسلامی بود.

تصور بنده این است که شادی را در دو بُعد دینداری عاقلانه و دینداری عاشقانه باید تعریف کرد، بدین منظور برای نمونه روایت‌های دکتر علی شریعتی و مولوی در مورد واقعه کربلا را ارائه خواهم داد.

شهادت امام حسین (ع) در کربلا، به عنوان تأثیرگذارترین رخداد سیاسی شیعه، اگر با خوانش عاقلانه تفسیر شود منطبق بر دیدگاه دکتر شریعتی در کتاب «حسین وارث آدم» است که قیام کربلا را نه تنها محدود به مبارزه سیاسی نمی‌کند بلکه یک رسالت الهی برای شهادت امام حسین قائل است: «... شهادت حسین (ع) و همه عزیزانش و همه هستی‌اش با بهترین امکانی که در اختیار جز خدا هست، رسالت عظیم الهی‌اش را انجام داده است...». در این نگرش سوژه از نظر دکتر شریعتی هویت خود را هم از طریق بازنمایی در گفتمانی با مفصل‌بندی دو دال‌ «شهادت» و «جانبازی» و هم با انتساب به موقعیت گفتمانی شکل می‌دهد، به بیان دیگر هویت سوژه در درون گفتمان اسلام سیاسی ایجاد می‌شود. در خوانش عاقلانه دکتر شریعتی از قیام کربلا اندوه فراوانی نشأت گرفته از مظلومیت سیدالشهدا و یارانش وجود دارد. 

اما مولوی در خوانشی عاشقانه از واقعه کربلا شهادت امام حسین (ع) را آزادی روحی آسمانی از کالبد زمینی می‌بیند و از این جهت «سوگواری» انسان‌هایی که اسیر مخدومان خودساخته زندگی مادی هستند را شایسته چنین مقامی نمی‌داند، چنانکه خود در ابیاتی می‌گوید:

         روح سلطانی ز زندانی بجست
         جامه چه درانیم و چون خاییم دست

           چونک ایشان خسرو دین بوده‌اند
            وقت شادی شد چو بشکستند بند

مولوی حتی مرگ انسان را هم موجب سرور می‌داند چرا که بازگشت از غربت به وطن و وصال را موجب می‌شود:

        جنازه‌ام چو ببینی مگو فراق فراق
        مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۰۲
سیدجواد

از دیگران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی