سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

سیدجواد میری مینق
دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکترای تخصصی (Ph.D): جامعه‌شناسی، (دانشگاه بریستول/ انگلستان)، 2003.
کارشناس و کارشناسی ارشد: مطالعات ادیان و فلسفه علم، (دانشگاه گوتنبرگ / سوئد)، 1997.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قانعی راد» ثبت شده است

دانش آموزان باید دوستی، همدلی و همبستگی انسانی را در کنار رقابت، جدال و مبارزۀ مدنی بیاموزند. مدرسه باید یاد بدهد که بچه ها بتوانند برای پذیرش تفاوت آدم هایی با فرهنگ، زبان، دین و چارچوب های جغرافیایی مختلف  آماده شوند. جامعه پذیری یعنی بچه ها هم بتوانند زندگی دوستانه و محبت آمیز را یاد بگیرند و هم مواجهه و رقابت انسانی در زمینه های اقتصادی و سیاسی را. دانش آموزان باید یاد بگیرند از برنامه ها و دیدگاه هایشان دفاع کنند. کودکان و نوجوانان ما باید برای زندگی در جهانی آماده شوند که در آن هم می توانند با دیگری شباهت داشته باشند و هم تفاوت. هم دوستی و همدلی داشته باشند و هم وارد رقابت و مخالفت بشوند.


دکتر محمد امین قانعی راد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۶
سیدجواد

انجمن جامعه شناسی ایران یادنامه ی برای دوست و برادر عزیزم سید محمد امین قانعی راد منتشر کرده است ولی روح حاکم بر این یادنامه با روح اندیشه قانعی راد فرسنگها فاصله دارد. چرا؟ دکتر قانعی راد همواره از بروکراتیزه شدن بینش جامعه شناختی گریزان بود و از تحدید کردن انجمن جامعه شناسی ذیل نگاه "دولتی" هراسان بود ولی این یادنامه به گونه ای تنظیم شده است که کسانیکه هیچ نسبتی با اندیشه او نداشتند و ندارند در صف اول یادنامه نشسته اند تا به جامعه این را یادآور شوند که در این خاک همواره سیاست مقدم بر جامعه است و این، آن نکته ای بود که امین جامعه شناسی ایران بر آن نقد وارد می کرد و چه دشوار است که ببینی به یادِ او بینشِ او را ذبح کنی! این سنت ذبح کردن در تاریخ اسلام ریشه عمیقی دارد و همیشه به فتوای اسلام اهل اسلام را ذبح کرده اند ولی جای تاسف است که انجمنی که به یاد دکتر قانعی راد یادنامه منتشر می کند چنین اندیشه اش را ذبح کند. او همواره میگفت موضوع سیاست قدرت است و موضوع اقتصاد بازار و موضوع جامعه شناسی "جامعه مدنی" و یادنامه ای که برای قانعی راد منتشر می شود نباید این اصل بنیادین را زیر پا بگذارد و اندیشه او را وارونه تحویل جامعه دهد. انحرافات همیشه از گامهای کوچک شروع می شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۷ ، ۲۲:۴۳
سیدجواد

مطمئن هستم درباره سید محمد امین قانعی راد بیشتر خواهیم خواند و نوشت و مرگ او دفتری نوین پیش روی جامعه شناسی ایران باز خواهد کرد. اما در این مقال کوتاه، من می خواهم به ساحتی از وجود قانعی راد اشاره کنم که در این چند روز کمتر به آن پرداخته شده است و آن رویکرد احیاگری است که در زندگی او موج می زد. مقصودم از احیاگری چیست؟ پس از ترجمه کتاب علامه اقبال لاهوری توسط احمد آرام به فارسی واژه احیاگری برای متفکرانی در جهان اسلام استفاده می شد که به دنبال احیاء نقش سیاسی اسلام در مناسبات اجتماعی بودند و بعدها با عناوینی چون اسلام سیاسی و اسلامگرایی معروف شدند ولی مفهوم احیاء در ادبیات ایرانی و تفکر اسلامی ریشه های عمیقتری دارد و نمی توان آن را محدود در این قالب کرد. در ادعیه شیعی و بویژه زیارت عاشورا فرازی وجود دارد با عنوان "اللهم اجعل محیای محیای محمد و آل محمد" که درباره "زندگی پسندیده" است و بسیاری از علمای دینی در باب مختصات زیست طیبه و حیات معقول سخن ها گفته اند. به سخن دیگر، احیاگری معنای وسیع تری در تفکر ایرانی دارد که در عرفان و تصوف و حکمت و فلسفه درباره اش نکته ها گفته اند. اما نسبت قانعی راد با این مفهوم چیست؟ اجازه دهید برای تبیین این نسبت مثالی بزنم تا منظورم روشن تر بشود. روزی قانعی راد به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آمده بود و طبق عادت همیشگی اش که بنده نوازی می کرد به اتاق من آمد و گپ و گفتی داشتیم. هنگامیکه می خواست دفتر را ترک کند رو کرد به من و گفت: بیا یک برنامه برای دکتر سید بیوک محمدی بگذاریم در دفتر انجمن و کارهایش را معرفی و بررسی و نقد کنیم. برای من جالب بود که او مانند یک صیاد تیزبین به دنبال خلق لحظه های جدید بود تا از قِبّل آنها کسانی را که جامعه علمی به بوته فراموشی سپرده بود، احیاء کند. البته خود شما گواهی می دهید که هستند بسیاری که تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا خودشان را مطرح کنند و حتی دیگران را امحاء کنند ولی قانعی راد این صفت را نداشت بل به دنبال احیاء دیگران گام برمی داشت و این صفتی "پیامبر گونه" است و ما در ادعیه سفارش به تخلق یافتن به این صفت (احیاگری و نه امحاگری) شده ایم. به عبارت دیگر، تلاش برای احیاء کردن یک نفر یعنی تلاش برای احیاء کردن کل جامعه انسانی و قانعی راد یکی از احیاگران معاصر ایران بود که دغدغه محیای پسندیده و زندگی نیکو برای ایران داشت. روحش شاد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۰۹:۱۸
سیدجواد

سه شنبه ۲۹ خرداد، چهل و یکمین سالگرد مرگ زود هنگام دکتر شریعتی است و جالب اینجاست که سه شنبه روز ترحیم معلم بزرگ جامعه شناسی ایران سید محمد امین قانعی راد نیز هست. تقارن ها، نشانه هایی هستند برای اهل معنا و کسانیکه تدبر می کنند. دکتر قانعی راد کتابی دارد با عنوان "تبارشناسی عقلانیت مدرن: قرائتی پست مدرن از اندیشهٔ دکتر علی شریعتی" که توسط انتشارات نقد فرهنگ دکتر بیژن عبدالکریمی در سال ۱۳۸۱ به چاپ رسید. در این اثر، دکتر قانعی راد به دنبال خوانشی نو از یکی از کلاسیک های معاصر علوم اجتماعی ایران داشت ولی دغدغه او درباره شریعتی منحصر به این اثر نبود. در سال ۱۳۸۸ وقتی مایکل بارووی، رئیس وقت جامعه شناسی جهانی به ایران آمده بود، در ضیافت شامی در هتل ارم با هم صحبت کردیم. در جمع آن روز ما، دکتر سراج زاده و دکتر آزاد ارمکی و دکتر احسان شریعتی و دکتر سید فرید العطاس و ... بودند. مایکل بارووی درباره Public Intellectual و تیپ جامعه شناسی مردم مدار سخن میگفت و معتقد بود، شریعتی یک جامعه شناس مردم مدار است. بارها این تعبیر را از زبان دکتر قانعی راد در باب شریعتی شنیدم و امروز که به او می اندیشم، می بینم او هم شریعتی دوران بود. او هم مثل بسیاری از ما با دغدغه های شریعتی وار پا به عرصه جامعه ایران گذاشت و درباره شریعتی نوشت و سپس با نگاه انتقادی خویش، خوانش های نوین از روشنفکری را وارد عرصه عمومی ایران کرد و تلاش نمود نگاه نقادانه خویش را بر مسائل اجتماعی ایران معطوف کند. چه زیباست که روز ترحیم امین جامعه شناسی ایران مقارن با چهل و یکمین سالگرد دکتر شریعتی است. این تقارن چه با معناست. سه شنبه عجیب روزی است.

متحد جان های شیران خداست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۰۹:۱۳
سیدجواد

به یاد رفیقی باوفا

سال ۱۳۸۷ بود. تازه برگشته بودم ایران بعد از سالها دوری از وطن. سید فرید العطاس از سنگاپور تماس گرفته بود و گفت هفته دیگر تهران است. زمستان بود و حدود ساعت ۱۹ بود که زنگ درب خانه به صدا درآمد و من برای نخستین بار با دکتر سید محمد امین قانعی راد و دکتر خانیکی و دکتر سراج زاده به همراه سید فرید در عباس آباد آشنا شدم. بحث هایی صورت گرفت و تبادل افکاری شد و درباره مسایل ایران و راهکارهایی که روشنفکران می توانند در عرصه پر آشوب ایران و منطقه بازی کنند، ایده هایی مطرح شد. ده سال از آن شب می گذرد و در این بک دهه لحظه ایی من ندیدم که امین از تکاپو باز ایستد. یادم میآید که در سال ۱۳۸۹ که با دکتر قانعی راد و دکتر سراج زاده و دکتر فکوهی و دکتر سید بیوک محمدی و دکتر العطاس برای دور دوم کنفرانس تفکر اجتماعی در جهان اسلام به استانبول رفته بودیم، ذهن پویا و نگاه نقادانه او همواره پرسش های جدید طرح می کرد. او دائما طرحواره های ذهنی خویش را با طرح پرسش های جدید به چالش می کشید و عمیقا به کارهای جمعی ایمان داشت. یک بعد دیگری در زندگی امین جامعه شناسی ایران وجود داشت که کمتر درباره آن در حوزه عمومی سخن میگفت ولی بارها در خلوت با هم "گفتگوهای تنهایی" در آن باب داشتیم و آن علقه قلبی او به عرفان بود و این ریشه در خاندان عارف مسلک او، بویژه پدرش داشت. سید محمد امین متفکری تیزبین بود ولی عارفی دلباخته بود که عشق او را محرک بود. براستی مصداق این شعر بود


زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد


به سخن دیگر، سید محمد امین قانعی راد به واقع هنرمندانه زیست و من در این سالها از او آموختم. خدانگهدار رفیق.


روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۰۹:۱۲
سیدجواد