سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

سیدجواد میری مینق
دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکترای تخصصی (Ph.D): جامعه‌شناسی، (دانشگاه بریستول/ انگلستان)، 2003.
کارشناس و کارشناسی ارشد: مطالعات ادیان و فلسفه علم، (دانشگاه گوتنبرگ / سوئد)، 1997.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرانسه» ثبت شده است



اگر اخبار و روزنامه های ایرانی را نگاه کنیم چنین پنداشته می شود که عنقریب غرب در حال فروپاشی است. جامعه شناسی در ایران هم چنان دچار اتیسم معرفتی شده است که هیچ تحلیل درستی از تحولات فرانسه ندارد.

در کنار این اتیسم معرفتی ما شاهد نوعی تحلیل های قیاسی هستیم که تلاش می کند این تصویر را برای مخاطبان ایرانی ترسیم کند که این تظاهرات شبیه اعتراضات دیماه ایران است ولی به نظرم کسانیکه درگیر این نوع تحلیل های سطحی هستند فرانسه را نمیشناسند.

فرانسه یک کشور نیست بل یک فرهنگ و تمدن است و اندیشمندان فرانسوی سهم عظیمی در شکلدهی به جهان امروز داشته اند و تحولاتی که اکنون در فرانسه در جریان است قطع یقین بخشی از تحولاتی است که آینده مناسبات جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

امروز اروپا از دو سو تحت فشار است؛ از یک سو نیروهای ناسیونالیست افراطی و از سوی دیگر نیروهای محافظه کار پیمان آتلانتیک شمالی که هیچ بویی از عصر روشنگری و ایده آل های فرانسوی آن ندارد ولی سنت فکری فرانسه همواره نشان داده است که یک سر و گردن از همتایان آنگلوساکسن و اروپایی جلوتر است و این اتفاقات نه منجر به فروپاشی غرب خواهد شد و نه منتهی به پایان حاکمیت در فرانسه بل خلق افق های نوین در سطح کلان جهانی خواهد شد که بسیاری از ما در ایران کاملا در غفلت از آنها به سر می بریم و دال ها را غلط تفسیر می کنیم.

یقیننا مکرون سقوط خواهد کرد ولی فرانسه پارامترهای جمهوری جدیدی را می آفریند که مولفه های سیاست و فرهنگ را در قرن ۲۲ تحدید خواهد کرد. ما نیازمند فاصله گرفتن از تبیین های دم دستی در فهم تحولات جهان هستیم والا دوباره گرفتار سیاستگذاریهای غلط خواهیم گشت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۷ ، ۲۲:۳۱
سیدجواد
لوپن شکست خورد اما نژادپرست ها قدرت می گیرند
 
دکتر سید جواد میری معتقد است اگرچه لوپن در انتخابات فرانسه شکست خورد اما آرای او نسبت به گذشته افزایش یافته و این به معنای قدرت گرفتن نژاد پرستها در اروپا است. 
دکتر سیدجواد میری، فیلسوف و جامعه‌شناس در گفت و گو با پایگاه خبری "فریادگر" در تحلیل انتخابات فرانسه و پیروز شدن امانوئل ماکرون گفت: «ماری لوپن»، شکست خورد. این تیتر بسیاری از خبرگزاری‌ها بود و شادی و شعفی که در چهره سیاهپوستان و فرانسویان غیرسفیدپوست که در خیابانهای شهرهای بزرگ فرانسه به پایکوبی مشغول بودند، گویای این بود که «امانوئل ماکرون» توانسته است امید را در دل خیل عظیمی از فرانسویان زنده کند، اما نکته قابل توجه در این انتخابات این است که ماری لوپن و حزب نژادپرست او این بار قریب ۳۵ درصد رأی مردم فرانسه را توانست از آن خود کند و احزاب چپ و میانه‌رو با پشتیبانی یکدیگر توانستند، ماری لوپن را شکست دهند. 
وی افزود: از منظر جامعه‌شناختی به نظر من اتفاقی در اروپا در حال شکل گرفتن هست که نشان از این دارد که در ۲۰ سال آینده اروپا هم محافظه کارتر و هم نژادپرست تر خواهد شد. من به خاطر دارم که راست افراطی در سالهای ۱۹۹۰ در سوئد به سختی 3 درصد رأی داشت و همین حزب خانم «لوپن» تا ۲۰ سال پیش به سختی 7 درصد رأی می توانست جمع‌آوری کند ولی امروز چپ و لیبرال و میانه و محافظه‌کارهای معتدل با هم ۶۵ درصد رأی آورده اند ولی آراء نژادپرستها به تنهایی ۳۵ درصد شده است. 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه سخنانش تصریح کرد: این پیام روشنی برای جامعه شناسان دارد و یکی از آن پیامها این است که جغرافیای سیاسی اروپا در حال دگرگونی عظیمی است و اگر جامعه فرانسه و اروپای غربی به صورت عام به جد بنیانهای یوروسنتریکی و نژادپرستی را مورد نقد جدی در عرصه عمومی و نظام آموزشی قرار ندهند، مطمئنا رئیس جمهور آتی یا دوره پس از آن از احزاب افراطی که به اشکال مختلف ایده‌های محافظه‌کاران را هم ضمیمه جهان‌بینی خویش کرده اند خواهد بود. اروپا از منظر دموگرافیک هم پیرتر می‌شود (و این دلیلی شدید بر محافظه‌کارتر شدن آن) و هم مهاجرخیزتر می‌گردد (و این عاملی برای تشدید گفتمان نژادپرستانه تر) و هیچ سیاستمداری نمی‌تواند به تنهایی این دو عامل را تغییر بدهد، بلکه باید برای پیروزی از این عوامل به نحو پوپولیستی بهره بگیرد. 
وی تصریح کرد: به عبارت دیگر، پیروز انتخابات ۷ مه ۲۰۱۷ در فرانسه از نظر من «ماری لوپن» بود حتی اگر امروز ماکرون به کاخ الیزه رفته است. اینجا آن نقطه‌ای است که اصحاب علوم انسانی ایران و جهان غیر غربی باید در سطح جهانی بتوانند ورود کنند و آینده مدنی اروپا را تحت تأثیر قرار دهند، زیرا اروپا ادامه آسیا است و به انحاء مختلف آینده ما به هم گره خورده است و نپرداختن به اروپا به معنای ناپدید شدن معضلات نخواهد بود، بلکه تشدید روندهای ناخوشایند در اروپا و سپس آسیا را به همراه خواهد داشت. 
میری افزود: نکته دوم که برای من جالب بود این است که چگونه ورود یکی از خاندانهای بزرگ جهان یعنی روچیلدها توانست مسیر انتخابات فرانسه را تغییر دهد و پرسشهایی که بی پاسخ مانده اند؛ مثلا چرا فیون که سیاستمداری پخته بود آن گونه زیر ضربات گرفته شد به دلیل پولی که همسرش سوء استفاده کرده بود ولی ماکرون از منظر مالی مورد وارسی قرار نگرفت و حضور او در بین خاندان روچیلد برجسته نشد و جوانی که هیچ پیشینه حزبی نداشت وارد کاخ الیزه شد و آیا باید بیش از پیش شاهد تأثیرگذاری خاندانها نه تنها بر روندهای جهانی، بلکه افراد در پستهای سیاسی توسط خاندانهای ثروتمند باشیم؟ این ورود خاندانها به عرصه سیاست مستقیم چه پیامدی بر روندهای آتی دموکراسی و نظام سرمایه‌داری و روابط بین‌الملل خواهد داشت؟ البته فرانسه الان سرخوش از شکست ماری لوپن است ولی جامعه‌شناسی در همهمه‌های مردم به دنبال سرنخ‌هایی می‌گردد تا شاید بتواند فردا را متصور یا ترسیم کند، ولی یک موضوع غیرقابل مناقشه است و آن پیروزی ماری لوپن در این انتخابات بود و این یعنی غده سرطانی نژادپرستی - به تعبیر مالکوم ایکس - نه تنها با عصر روشنگری از بین نرفته بلکه گسترده‌تر شده است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۴۹
ویرگول ،،،

ماری لوپن شکست خورد. این تیتر بسیاری از خبرگزاری ها بود و شادی و شعفی که در چهره سیاهپوستان و فرانسویان غیر سفید پوست که در خیابانهای شهرهای بزرگ فرانسه به پایکوبی مشغول بودند خود گویای این بود که امانوئل ماکرون توانسته است امید را در دل خیل عظیمی از فرانسویان زنده کند. اما نکته قابل توجه در این انتخابات این است که ماری لوپن و حزب نژاد پرست او این بار قریب ۳۵% رای مردم فرانسه را توانست از آن خود کند و احزاب چپ و میانه رو با پشتیبانی یکدیگر توانستند ماری لوپن را شکست دهند. از منظر جامعه شناختی به نظر من اتفاقی در اروپا در حال شکل گرفتن هست که نشان از این دارد که در ۲۰ سال آینده اروپا هم محافظه کارتر و هم نژادپرستر خواهد شد. من به خاطر دارم که راست افراطی در سالهای ۱۹۹۰ در سوئد به سختی ۳% رای داشت و همین حزب خانم لوپن تا ۲۰ سال پیش به سختی ۷% رای میتوانست جمع آوری کند ولی امروز چپ و لیبرال و میانه و محافظه کارهای معتدل با هم ۶۵% رای آورده اند ولی آراء نژاد پرستها به تنهایی ۳۵% شده است.


این پیام روشنی برای جامعه شناسان دارد و یکی از آن پیامها این است که جغرافیای سیاسی اروپا در حال دگرگونی عظیمی است و اگر جامعه فرانسه و اروپای غربی به صورت عام به جد بنیانهای یوروسنتریکی و نژاد پرستی را مورد نقد جدی در عرصه عمومی و نظام آموزشی قرار ندهند، مطمئنا رئیس جمهور آتی یا دوره پس از آن احزاب افراطی که به اشکال مختلف ایده های محافظه کاران را هم ضمیمه جهانبینی خویش کرده اند خواهد بود. اروپا از منظر دموگرافیک هم پیرتر میشود (و این دلیلی شدید بر محافظه کارتر شدن آن) و هم مهاجرخیزتر میگردد (و این عاملی برای تشدید گفتمان نژادپرستانه تر) و هیچ سیاستمداری نمیتواند به تنهابی این دو عامل را تغییر بدهد بل باید برای پیروزی از این عوامل به نحو پوپولیستی بهره بگیرد. به عبارت دیگر، پیروز انتخابات ۷ مه ۲۰۱۷ در فرانسه از نظر من ماری لوپن بود حتی اگر امروز ماکرون به کاخ الیزه رفته است. اینجا آن نقطه ای است که اصحاب علوم انسانی ایران و جهان غیر غربی باید در سطح جهانی بتوانند ورود کنند و آینده مدنی اروپا را تحت تاثیر قرار دهند زیرا اروپا ادامه آسیا است و به انحاء مختلف آینده ما به هم گره خورده است و نپرداختن به اروپا به معنای ناپدید شدن معضلات نخواهد بود بل تشدید روندهای ناخوشایند در اروپا و سپس آسیا را به همراه خواهد داشت. نکته دوم که برای من جالب بود این است که چگونه ورود یکی از خاندانهای بزرگ جهان یعنی روچیلدها توانست مسیر انتخابات فرانسه را تغییر دهد و پرسشهایی که بی پاسخ مانده اند؛ مثلا چرا فیون که سیاستمداری پخته بود آنگونه زیر ضربات گرفته شد به دلیل پولی که همسرش سوء استفاده کرده بود ولی ماکرون  از منظر مالی مورد وارسی قرار نگرفت و حضور او در بین خاندان روچیلد برجسته نشد و جوانی که هیچ پیشینه حزبی نداشت وارد کاخ الیزه شد و آیا باید بیش از پیش شاهد تاثیرگذاری خاندانها نه تنها بر روندهای جهانی بل افراد در پستهای سیاسی توسط خاندانهای ثروتمند باشیم؟ این ورود خاندانها به عرصه سیاست مستقیم چه پیامدی بر روندهای آتی دموکراسی و نظام سرمایه داری و روابط بین الملل خواهد داشت؟ البته فرانسه الان سرخوش از شکست ماری لوپن است ولی جامعه شناسی در همهمه های مردم به دنبال سرنخ هایی میگردد تا شاید بتواند فردا را متصور یا ترسیم کند. ولی یک موضوع غیر قابل مناقشه است و آن پیروزی ماری لوپن در این انتخابات بود و این یعنی غده سرطانی نژادپرستی-به تعبیر مالکوم اکس- نه تنها با عصر روشنگری از بین نرفته بل گسترده تر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۰
ویرگول ،،،