سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

سیدجواد میری مینق
دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکترای تخصصی (Ph.D): جامعه‌شناسی، (دانشگاه بریستول/ انگلستان)، 2003.
کارشناس و کارشناسی ارشد: مطالعات ادیان و فلسفه علم، (دانشگاه گوتنبرگ / سوئد)، 1997.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قومیت» ثبت شده است

در این سه سالی که من در عرصه عمومی به مباحث قومیت و زبان پرداخته ام بسیاری از منتقدین توجه جدی به گفتمان مطروحه نداشته اند بل از ظن خود به سخنان من حمله کرده اند. سخن اصلی من این است که مسئله قومیت را باید به مثابه یکی از مولفه های هویت در کنار دین و مذهب و منزلت و درآمد و جنسیت و ملیت و زبان و شهرنشینی/روستانشینی/عشایری مورد مطالعه قرار داد. در حال حاضر مسئله قومیت در ایران یا از منظر سیاسی یا امنیتی و یا اسطوره ای مورد بحث قرار گرفته و هر سه این رویکردها محتوم به شکست است. زیرا هویت مفهومی چند ضلعی است که تقلیل آن به یک شاخصه ماهیت گفتمانی آنرا بر هم میزند. از این منظر اگر بخواهیم به مقوله فوتبال و قومیت در نسبت با تیم تراکتور (تراختور) صحبت کنیم نیازمند یک رویکرد جامعه شناختی هستیم که در ارتباط با مولفه های مذکور در هندسه ترسیم شده در بالا قابل تحلیل است. به عنوان مثال، در دهه ۶۰ و ۷۰ خورشیدی بسیاری از اهالی تبریز به یکی از دو تیم پایتخت اقبال داشتند ولی با برآمدن تیمهای استانی آرام آرام خواسته های عاطفی و مطالبات اجتماعی و سیاسی خود را در پس تیمهای شهرهای خویش پنهان میکردند که این خود نوعی از رشد شهرهای استانی و توسعه سیاسی گروههای اجتماعی در ایران را نشان میداد و از این تحول باید استقبال نمود چون نشانه هایی از بلوغ سیاسی غیر مرکز گرا را در ایران شاهد هستیم. حال پرسش اینجاست که آیا در پس شعارهای طرفداران تیمهای فوتبال نوعی تجزیه طلبی و نفوذ بیگانگان وجود دارد یا این شعارها علائمی برای فهم مطالبات اجتماعی هستند؟ کسانیکه از منظر سیاسی و امنیتی و اسطوره ای به جنبشهای اجتماعی و خیزشهای شهری مینگرند دچار سوء فهم و تقلیلگرایی میگردند و شعارها را سوء تفسیر میکنند. اما من به این شعارها به مثابه علائم رانندگی در جاده نگاه میکنم که به واقعیاتی بیرون از میدان علائم اشارت دارند و این جامعه شناس است که باید این علائم را تفسیر کند و نه اینکه خود علائم را واقعیت بنمایاند. در نگاه من، یکی از مطالبات مسئله تدریس زبانهای غیر فارسی (و از همه پر رنگتر زبان ترکی و و عربی و بلوچی ..) در ایران است که تبدیل به یک مطالبه اجتماعی گردیده است ولی بحث این است که این مطالبه را چگونه باید مطرح کرد و چگونه باید مدیریت کرد. اگر مطرح نمودنش در قالب سیاسی یا امنیتی و یا اسطوره ای باشد، آنگاه دچار خطای استراتژیک شده ایم ولی اگر در چارچوب حقوق شهروندی مطرح گردد آنوقت هم مدیریت آن معین میگردد و هم طرح آن قابلیت عملیاتی شدن پیدا میکند و این بحثی است که نه ربطی به نفوذ دارد و نه پای عاملان بیگانه بل نشان از بی تدبیری ما دارد که فهمی از امر متکثر اجتماعی و قاعده مند کردن این امر متکثر به سیاستگذاری امر متنوع نداریم.

 دکتر سید جواد میری
دانشیار جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۰۸:۳۶
سیدجواد

در طی این سه مناظره که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران توسط کاندیداهای ریاست جمهوری مطرح شد، فارغ از مسائل جناحی دو نکته را به وضوح نشان داد و آن بسط خواست مدنی شهروندان ایرانی در بالاترین سطح اجرایی کشور و دیگری پیشرو بودن روحانیت شیعی در حاکمیت نسبت به پان-ایرانیستها و ضد تنوعگرایی در ایران امروز. به عبارت دیگر، روحانیت شیعی به دلیل اتکاء به جهانبینی قرآنی که تنوع را نشانه و آیت خداوندی میبیند مسائل حقوق زبانی شهروندان ایرانی را نه تنها تهدید نمیبیند بل آنرا امری فرصت آفرین قلمداد میکند و دولت را به مثابه یک نهاد ضامن اجرایی شدن این حق تفسیر میکند و شما این نگاه را مقایسه کنید با رویکردهای سلطنت طلبها و شاهی- آرمانی ها و ناسیونالیستهای پارسیگرا که هرگونه طرح مسائل دموکراتیک در عرصه عمومی را تهدیدی برای امنیت ملی قلمداد میکنند و مدافعان گفتمان دموکراتیک را تجزیه طلب و عامل ترکیه و روسیه و انگلیس خطاب میکنند. امروز با مشاهده مناظره آخر به راحتی قابل فهم بود که روحانیت شیعه نه بک گام بل ۵۰ سال از مدافعان ناسیونالسیم باستانگرا جلوتر میباشد. اما نکته دوم، حال که بر همه عیان گشته که سخن از زبانهای غیرفارسی (ولی ملی) در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی ذنب لایغفر نیست پس کسانیکه به دنبال اجرایی شدن مطالبات موجود در قانون اساسی هستند باید گفتمان قومیت-زبان و دیگر مطالبات را از قالبهای اسطوره ای و ایدیولوژیکی مبرا کنند و حقوق خویش را در قالب ملی و چارچوب حقوق شهروندی پیگیری نمایند. سخن آخر اینکه آینده سیاسی ایران و مطالبات دموکراتیک ملت در تمامی ابعاد از درون گفتمان جمهوری اسلامی قابل تحققتر خواهد بود و هرگونه برگشت به ناسیونالسیم دیگرستیز یا سلطنت طلبی شاهی آرمانی ما را از اهداف بلند دموکراتیک به دور خواهد نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۳۹
سیدجواد