سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

سیدجواد میری مینق
دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکترای تخصصی (Ph.D): جامعه‌شناسی، (دانشگاه بریستول/ انگلستان)، 2003.
کارشناس و کارشناسی ارشد: مطالعات ادیان و فلسفه علم، (دانشگاه گوتنبرگ / سوئد)، 1997.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ناسیونالیسم» ثبت شده است

کتاب «ایران در پنج روایت» بازخوانی روایت شریعتی، مطهری، آل احمد، زرین کوب و مسکوب درباره هویت ملی، تنوع زبانی، زبان مادری و مسئله زبان ترکی در ایران منتشر شد.

سید جواد میری در مورد این اثرش نوشت: «ایران در پنج روایت نام کتاب جدیدم هست که دارای پنج فصل و یک پیشگفتار و یک مقدمه است که توسط انتشارات نقد فرهنگ به چاپ می رسد.

در این اثر جدید تلاش کرده ام به پرسش های نوین در باب هویت ملی و جامعه ایرانی و نسبت آن با خوانش های متفکران ایرانی معاصر بیاندیشم. مثلا در فصل نخست زبان و هویت ملی را در نگاه شریعتی و فهم «طبقاتی» او از زبان و نسبتش با زبان مادری و مفهوم ملیت به مثابه شخصیت فرهنگی مورد بحث قرار داده ام.

در فصل دوم به بازخوانی انتقادی روایت مطهری از «ناسیونالیسم ایرانی» پرداخته ام و بحث تنوع زبانی و ربط آن به پان ها را مورد واخوانی قرار داده ام.

در فصل سوم بازخوانی روایت جلال آل احمد از هویت ایرانی را مفهومینه کرده ام و از ربط «زبان ترکی و مسئله آذربایجان» سخن رانده ام و راهکار آل احمد را در بستر معاصر بازسازی کرده ام.

در فصل چهارم به روایت عبدالحسین زرین کوب از ایرانیت پرداخته ام و موضع نظری او را واخوانی انتقادی کرده ام و مولفه های بنیادین در «فهمِ ایران» از منظر زرین کوب را باز-بینی نموده ام.

در فصل پنجم که آخرین فصل این کتاب است به روایت شاهرخ مسکوب از هویت ایرانی و زبان فارسی پرداخته ام و تلاش نموده ام ایده ملیت و زبان-ماوایی مسکوب را مورد بازخوانی قرار دهم. البته در دفتر دوم این کتاب به کسروی و نابدل و نفیسی و آشوری و خانلری و محمد رضا باطنی در نسبت زبان و مسئله آذربایجان و زبان فارسی خواهم پرداخت.

دفتر اول توسط انتشارات نقد فرهنگ در دی ماه ۱۳۹۷ به بازار رفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۷ ، ۱۱:۵۲
سیدجواد

رای روشن شدن ابعاد بحث یادداشت فرستاده شده توسط دکتر پیری استاد دانشگاه زنجان تقدیم به شما میگردد
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇


"پارادوکس ناسیونالیسم مدنی" .

مدنیت/گفتگو و عدم مدنیت / خشونت، دوگانه های مهم و دال و مدلول های ساختاری هستند که نشانه های آن را در هر جامعه و نظام اجتماعی می توان دید. در جایی که مدنیت وجود دارد گفتگو خط و مرزی ندارد و از سیر پیاز تا جان آدم به گفتگو می آید از هویت ملی، زبان، فرهنگ و ارزش های ملی و محلی و .... تا سیاست خارجی و آموزش و پرورش.
 در برساخت دیگر یعنی فقدان مدنیت اما گفتگو صورت نمی گیرد بلکه آنچه که هست مرزهای قرمز، تقسیم های طبقاتی خودی/ غیر خودی، فوران جهل و نادانی ، خشونت های طبقاتی و کلامی و زبانی و ... همه باهم حضور دارند و از قضا تکثیر می شوند. فضا هم خشونت زده می شود. دیوارهای شهر از خشونت فرو می ریزد چرا که هیچ کس برای هیچ کس پاسخگو نیست و تنها مالکیت گرایی فردی هست که یگانه کنشگر معنوی و روح جمعی ناظر بر کنشگران است.
توسعه هم به یک معنی نامرز هست. اروپا زمانی توسعه پیدا کرد که مرزها در افق محو شدند و شینگن متولد شد.

جغرافیای ملی ایران در  درون جغرافیای منطقه ای خاورمیانه در صیرورت تاریخی خود نیازمند برساخت متفاوت است. برساختی بر اساس گفتگو.
اغلب اندیشمندان کشور از دکتر رنانی تا محمد فاضلی و نعمت اله فاضلی، مرحوم قانعی راد، سید جواد میری، تا مصطفی تاج زاده و خیل زیادی از حوزوی ها هم به گفتگوی موثر و مداوم بین همه کنشگران سیاسی و اجتماعی ایمان آورده اند. برجام هم اگر به نتیجه رسید به خاطر گفتگوهای مداوم و پر تکرار بود که می خواست در سپهر مدنیت سیاسی بین المللی موضوع های بی شمار موجود را حل کند.

اما این گفتگوهای فراگیر ملی بهتر است از آسیب های عظیم اجتماعی در امان بماند. اجتماع ملی از نظر فقر و بیکاری، حاشیه نشینی، طلاق، فقدان اعتماد و سرمایه اجتماعی و ... آسیب دیده است بنابراین ممکن است مشارکت در گفتگوهای ملی هم از این آسیب ها به دور نباشد .
به نظرم چاره کار در آکادمی و آکادمیسین های اصیل است که از گوشه اتاق پژوهش محافظه کار و ارتدوکسی به متن جامعه مدنی بیایند و با گروه های مختلف جلسات متعدد فکری و اندیشگی برقرار کنند.
اینگونه دولت هابرماسی‌ ( مبتنی بر برساخت مدنیت / گفتگو) جایگزین دولت هابزی ( فقدان مدنیت/ خشونت) می شود. در اینجا حتی نیاز هست تا از عقلانیت مارکسی به سمت عقلانیت ارزشی وبری حرکت کنیم به این معنی که مالکیت گرایی فردی که متناظر واقعی و ابژکتیو برساخت نامدنیت/ خشونت ( سرمایه) هست در جغرافیای ملی ایران به تکثیر خشونت های دیگر می انجامد. خشونت کلامی، خشونت جنسی، خشونت سیاسی، خشونت زبانی و ....
توسعه نهایتا و در عمق باید فرم و محتوای اجتماعی به خود بگیرد و آزادی گفتگو و ارتباطات هدف نهایی و آمال توسعه است .

دکتر میری به فراخوان گفتگو در فحوای ناسیونالیسم مدنی که از طرف دکتر جلایی پور مطرح شده است و یا گفتگوی تمدن های آقای خاتمی پیوسته است . تهمت زدن و القاب زشت دادن به شخصی که اولا آکادمیسین هست و ثانیا به گفتگو پیوسته است از طرف هر کسی هم که باشد نباید از طرف صاحبان ایده ناسیونالیسم مدنی و گفتگوی تمدن ها صورت بگیرد. حتی اگر این شخص دارای اهداف دیگری باشد نباید با تهمت و افترا به گوشه برده شده و از صحنه کنار گذاشته شود.
من در این چند روز گفتگوهای دکتر میری و جلایی پور را دنبال می کردم اما دکتر جلایی پور خبط بزرگی کردند . اتهام پان ترکیسمی به یک استاد اندیشه اجتماعی خاطره اروپای قرن پانزدهم و خاورمیانه داعشی و مجله فرهنگ امروز است که مخالف را می زند، می کشد و تحمل نمی کند و در آخر خود بازنده است. این پارادوکس بزرگی است که در اولین فراخوان به مدنیت و ناسیونالیسم مدنی که در اروپای قرن بیست و یکم در سوئیس،  سوئد و ..... ساری و جاری است، اینگونه آشفته حال و تهمت زن و عصبی و با خشونت کلامی ظاهر می شود.
ناسیونالیسم مدنی یعنی پذیرش گفتگو درباره  جهان های موازی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۷ ، ۱۱:۲۹
سیدجواد