تاملی بر مقایسه بین اصلاح طلبی ایرانی و سوسیال دموکراسی
اصلاح طلبان به کدام مکتب اقتصادی نزدیک ترند؟ این پرسشی است که جواد اطاعت طرح نموده است و در پایان به این نتیجه رسیده است که "اصلاح طلبی" در ایران به سوسیال دموکراسی قرابت و شباهت دارد. به نظرم یا آقای اطاعت توجه کافی به سوسیال دموکراسی و نظام های موجود در سوئد و اسکاندیناوی ندارد یا لطیفه تعریف میکند. واقعا ربط سوسیال دموکراسی و بنیانهای فلسفی و نظری این سنت فکری چه ربطی به اصلاح طلبی در ذیل بینش فقهی ولایی دارد؟ به سخن دیگر، اصلا معیار "قرابت" و "شباهت" در پژوهش جناب اطاعت چیست؟ مفهوم دموکراسی ریشه در جهانبینی دارد که در آن اضلاع خدا و طبیعت و انسان در آن با جهانبینی دینی متفاوت است. نمیشود هر چیزی را خوشتان آمد بگید اصلاح طلبی آن است! اصلا اصلاح طلبی در ایران ربطی به نظام سوسیال دموکراسی در نظام های موجود ندارد. این مقارنه دارای اشکالات بنیادی است.