سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

سیدجواد میری مینق
دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکترای تخصصی (Ph.D): جامعه‌شناسی، (دانشگاه بریستول/ انگلستان)، 2003.
کارشناس و کارشناسی ارشد: مطالعات ادیان و فلسفه علم، (دانشگاه گوتنبرگ / سوئد)، 1997.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۵۶ ق.ظ

دوستداران و شاگردان دکتر سید محمد امین قانعی راد مستندی برای او تهیه کرده اند و مرا هم شریک در این کار فرهنگی با ارزش نمودند و من متنی کوتاه در باب اهمیت مستند سازی به مثابه "قصه" نوشتم و تلاش کردم متنی دلی باشد. البته می دانم تحفه درویشی است در رثای دوستی مهربان:



دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

داستان غم پنهانی من گوش کنید

قصه بی سر و سامانی من گوش کنید

گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید



زندگی یک قصه است ولی قصه گویی هنری نیست که هر کس آن را بداند. زیباترین رویدادها در تاریخ بشر به صورت قصه ها و داستان ها به دست ما رسیده است و از خلال این داستان ها، انسان می تواند به مرزهای امکان نزدیک شود. یکی از راه های قصه گویی در دوران معاصر سینما و فیلم است که جای نقاله گویان قدیم را گرفته است و از طریق این هنر است که ما می توانیم با میراث خویش ارتباط برقرار کنیم و در این میان یکی از قویترین فرم های ارتباط سینماتیک ژانر فیلم مستند است. اما پرسش اینجاست که راوی چه شرایطی باید داشته باشد تا این ژانر هم مانا باشد و هم تاثیرگذار و هم با سوژه ربط وجودی و نه فقط ثبت و ضبط صوری داشته باشد؟ راوی بابد قوه ی خیال قویی داشته باشد و با افق های باز در تماس باشد و اصلا خودش افق جدید باشد تا بتواند روایت گشودگی کند. به سخن دیگر، اگر ما بخواهیم روایتی از زندگی جامعه شناسی داشته باشیم که هم مستند باشد یعنی قابل اِستناد باشد و هم سندی باشد که دارای روح و سرزندگی و نوید دهنده افق های روشن، باید فهمی همدلانه از حیات فرد داشته باشیم تا بتوانیم زوایای حیات او را ترسیم کنیم. حال اگر روایت مبتنی بر قصه ای باشد که خودِ فرد راوی آن است به نظرم واجد جذابیت هایی است که ممکن است در حالات دیگر ممکن نباشد. البته هیچگاه نباید فراموش کنیم که هر مستندی هر چند مستند باشد مبتنی بر چشم اندازی است که هم راوی و هم کارگردان دست در دست هم آن را برمیسازند و این مخاطب است که این مستند را از چشم انداز خویش باز-سازی می کند و سندی برای زیست خویش در جهان پرتلاطم برمیسازد و تفسیری که او از این "واقعه" می تافد با خود واقعه و مستند سازی از واقعه فاصله ها دارد. اما نکته اینجاست که "من" دائما در تلاشم تا "تو" را بیابم و این کشش و کوشش است که "ما" را میسازد و از خاکستر ما نغمه ای میسراید تا نسل های پس از ما خاطره ای از خویشتنِ تاریخی خود داشته باشند. جهان برهوتی است که به برکت انسان های مهربان و کنجکاو تبدیل به پردیسی می گردد که قابل تحمل می گردد. شاید مستند کردن دردهای بزرگان رنج های ما را تحمل پذیرتر کند و ما را به این خودآگاهی برساند که هرگاه برای دیگران و در خدمت دیگران قدم برداریم، آنگاه امکان سعادتمندی برایمان فراهم خواهد شد. سید محمد امین قانعی راد یکی از آن روح های مهربان بود که برای التیام دردهای دیگران دائما قدم برمی داشت و حتی زمانیکه دردهایش عمیق بود و جان را به ستوه آورده بود از پای ننشست. او زیبا زیست و ایستاده مرد. خدا نگه دار رفیق!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۲۷
سیدجواد

محمدعلی مرادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی