نگاه تقلیل گرایانه دکتر سید جواد میری به مسئله قومیتی در آذربایجان
اخیرا دکتر سید جواد میری گفتگویی با مجله فرهنگ جامعه در تبریز در مورد بررسی علل عدم شرکت آذربایجان در تظاهرات اخیر داشته که فایل صوتی آن در فضای مجازی قرار داده شده است.
حداقل در این گفتار دکتر میری نشان داده که آشنایی کامل و ریشه داری با مسئله قومیتی- حداقل در آذربایجان- نداشته و بر همین اساس تحلیلهای وی نیز از انحراف خاصی برخوردار بوده و گاه نگاه تقلیل گرایانه ای به مسئله هویت گرایی داشته است.
از آنجا که این گفتار به صورت نوشتاری نبوده بنابر این نیازی به نقد موشکافانه در آن احساس نمی شود. بر همین اساس مواردی به صورت خلاصه ارائه می گردد و در فرصت های آتی- در صورت نیاز- مطالب به صورت مستدل تر ارائه می گردد.
البته در این گفتگو مصاحبه گر- شهرام زمانی، مدیر مسئول مجله فرهنگ جامعه- سوالات خود را به صورت دقیق مطرح می نماید ولی متاسفانه به نظر می رسد- همانگونه که ذکر گردید- جوابهای ارائه شده توسط دکتر میری نشانی از تحلیلهای عمیق و کالبدشکافانه ندارد.
ما در اینجا فایل این گفتگو را به همراه همین نقد بازنشر می کنیم و انتظار داریم که دکتر میری نظرات خود را در موارد مطروحه به صورت نوشتاری-جهت استفاده بیشتر- در این زمینه ارائه دهند. ما در همینجا امادگی خود را برای انتشار نظرات دکتر میری در مجله "غروب" اعلام می داریم.
- و اما نگاهی به موارد مطروحه:
1. دکتر میری در ابتدای گفتگو از دو قطبی شدن جامعه به مدرنیزم و سنتگرایی سخن گفته و طیف مدرنیزم جامعه را در قالب سلطنت طلبی و باستانگرایی قرار داده که به نظر می رسد چنین نگاهی نیاز به بازنگری داشته باشد.
2. دکتر میری پیدایش جریانات قومیتی را پس از پایان جنگ و اغاز توسعه سیاسی و به روی کار آمدن دولت خاتمی می داند که بر اساس ان شعارهای آزادی- عدالت- برابری- حقوق شهروندی و... پدید آمدند که ما هر چه از مرکز و از مراکز استانها به سوی حاشیه می رویم این شعارها رنگ و بوی محلی گرفته و خواسته های قومی- جنسی- مذهبی بر آن اضافه می شوند.
برای استحضار بیشتر لازم به ذکر است که جریانات هویت طلبی- حداقل در آذربایجان- ریشه در سالیان دوری دارد و زائیده جریان اصلاح طلبی در ایران نیست که تازه از آن تحت عنوان ناسیونالیسم قومی نام ببریم. در این زمینه بهتر است فعالیتهای روشنفکران نسل قبلی آذربایجان نظیر دکتر هیئت- پروفسور ذهتابی- دکتر فرزانه- پروفسور محمد زاده و... در زمینه مطالبات هویت گرایانه مد نظر قرار گیرد. در قبل از این نسل، باید منظومه حیدربابای استاد شهریار و همچنین بولود قاراچورلو را نیز در ذیل همین مسئله هویت خواهی- منتهی در ژانرهای متفاوت- جستجو کرد. در قبل از آن ماجراهای سال 1324 هم در چنین بستری باید مورد بررسی قرار گیرد. بنابر این تقلیل خواست هویت طلبی در اذربایجان به حقوق شهروندی آن هم نهایت در یک دهه اخیر توسط دکتر میری قابل تامل و تدبر است و نیاز به بازنگری دارد.
3. دکتر میری در مورد علل عدم شرکت اذربایجان توسط مصاحبه گر می گوید که برخی از عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که به گونه ای می خواهد آذربایجان را از مرکز جدا کند که البته خوب هم این امر را مدیریت کرده اند.
دکتر میری اشاره ای به این عوامل نمی کند که آیا عوامل داخلی هستند یا خارجی؟ بهتر است نقش این عوامل در گریزپذیر کردن اذربایجان از مرکز توسط دکتر میری ارائه گردد.
4. دکتر میری علل عدم شرکت مردم آذربایجان را در تظاهرات اخیر ناشی از این امر می داند که مردم آذربایجان تحت تاثیر همین عوامل!!! نیروهای تظاهر کننده در ایران را سلطنت طلب می دانند که چون مردم آذربایجان مخالف باستانگرایی هستند پس خواهان تداوم وضع موجود هستند.
برای آشنایی بیشتر دکتر میری با حرکت هویت طلبی در آذربایجان لازم به ذکر است که مردم آذربایجان حرکات اعتراضی مردم ایران را تماما ذیل سلطنت طلبی قرار نمی دهد و ریشه عدم شرکت در اعتراضات هم چنین امری نیست. علت عدم شرکت مردم اذربایجان در اعتراضات گرچه ناشی از نگرش گریز از مرکزی آن می باشد ولی این نگرش گریز مرکزی قبل از کارآمدی هر عواملی! ناشی از عدم پاسخگویی نیروهای اعتراضی موجود به اعتراض مردم اذربایجان در سال 85 بود. جناب اقای میری، مردم آذربایجان نه در دو اعتراض اخیر که در اعتراضات سال 88 هم شرکت نکردند. عدم شرکت مردم اذربایجان در اعتراضات و گریز پذیری آن از مرکز را بایستی بر گردن همان نیروهایی انداخت که خواهان توسعه سیاسی- اما بیشتر برای طیف خود- بودند نه عوامل دیگر.
5. دکتر میری حرکت هویت طلبی آذربایجان را بیشتر غیر مذهبی دانسته و می خواهد که این حرکت را تحت عنوان ناسیونالیسم قومی به جناح راست پیوند زند. دکتر میری برای ادله خود می گوید که کدام روحانی اصلاح طلب در اذربایجان دم از زبان مادری می زند در حالیکه روحانیت اصولگرا و ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه در آذربایجان همگی تمام قد در پشت زبان مادری هستند.
البته برای اگاهی بیشتر لازم به ذکر است که حرکت هویت طلبی آذربایجان یک گفتمان مستقلی است که نمی خواهد تحت گفتمان اصلاح طلبی و اصول گرایی تعبیر و تفسیر گردد. اما این گفتمان در خواسته های خود با دو گفتمان دیگر هم قرابت دارد. او دین طلبی خود را- برخلاف نظر دکتر میری که این حرکت را غیر دینی می داند- از اصولگرایی و در دموکراسی خواهی خود را با اصلاح طلبی نزدیک می داند اما این نزدیکی به هر کدام از این نیروها در حکم آویختگی به آنها نیست. این حرکت هویت طلبی دوست ندارد و البته نمیخواهد که ذیل گفتمانهای داخلی و خارجی دیگری تعبیر و تفسیر گردد.
البته طبیعی است که اگر این گفتار دکتر میری به صورت نوشتاری ارائه می گردید نقدپذیری ان نیز مستدل تر و کامل تر قابل ارائه بود ولی اکنون به نظر می رسد که ذکر همین چند نقطه به صورت خلاصه برای این گفتار کفایت کند.
در خاتمه لازم به ذکر است که ما در این زمینه اماده شنیدن و درج نظرات مختلف هستیم.
نویسنده:
علی حامد ایمان