گشتی در شهر: تاملی در باب تحولات در شبهای تهران
در این چند روز توفیق اجباری شد در شهر گشتی برنم و از نزدیک با تحولاتی که در کوی و برزن تهران در حال رخ دادن است از نزدیک مواجهه داشته باشم. یک نکته قابل توجه این است که با تشدید "ریاضت اقتصادی" که کمر ۹۰% جامعه را خرد کرده است، یک دگرگونی در حوزه سیاستگذاریهای فرهنگی در حال رخ دادن است که شاید بتوان آنرا "ریلکسیشن فرهنگی" نام نهاد؛ یعنی نوعی رها کردن حوزه عمومی و آزادسازی نرمهای رفتاری. به سخن دیگر، به موازات آزادسازی قیمتها و رهاسازی نرخ ارزها نوعی از آزادسازی هنجارهای فرهنگی و دگردیسی سیاستهای ارزشی در حوزه عمومی قابل مشاهده است. حال پرسش اینجاست آیا امر اجتماعی در حال دیکته کردن مفصلبندی خویش بر امر ایدیولوژیک است یا این بخشی از تغییر ماهیت بازار (به معنای مارکت) و سیطره آن بر نظام جمهوری اسلامی است؟ البته باید دید این تحولات چه تاثیری بر فهم فقها از رابطه دین و دولت و نسبت آن با جامعه در ایران خواهد گذاشت؟ زیرا از تاسیس صفویه تا تثبیت جمهوری اسلامی دائما سخن از دیالکتیک دین و دولت بوده است ولی تدریجا ضلع سومی در سپهر این هندسه رخ نموده است و آن "جامعه ایران" است که ما را به سمت نوعی "پلیلِکتیک" -به جای دیالکتیک" سوق می دهد. خلاصه شهر تهران در حال پوست انداختن است و در این پوست اندازی موجودیت نوینی به نام امر اجتماعی در ابعاد گسترده اش در حال نقش آفرینی است و شاید اغراق نباشد اگر بگویم "جنسیت" و مشخصا "امر زنانه" مهمترین کاتالیزاتور این تحولات است.