آیا وزیر علوم خبر دارد در این وزارتخانه چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟
دگرگونی های اقتصادی و کاهش ارزش تومان و تورم لجام گسیخته نه تنها بنیان ساختارهای صنعتی و تولیدی کشور را به نابودی کشانده است بل ما در حال سقوط آزاد در حوزه "صنعت دانشگاه" هستیم. این بدین معناست که کاهش ارزش پول ملی و تضعیف ۵ برابری حقوق دانشگاهیان موجب "لق شدن" حضور اساتید دانشگاهی در مراکز استخدامیشان شده است و آنها برای امرار معاش به کارهای دیگر می پردازند تا اموراتشان بگذرد. به سخن دیگر، اساتید دانشگاهی در حال تبدیل شدن از "سوژه حرفه ای آکادمیک" به "کارمندان دلال حرفه ای" هستند. زیرا با ۴۰ ساعت کار علمی در هفته دخل و خرج اساتید تامین نمی شود ولی مدیران وزارت علوم و در راس آن وزیر محترم علوم چنان با فراغ بال به ریاست این وزارتخانه میپردازد کانه در این مملکت هیچ اتفاقی در حوزه سازمان علم نیفتاده است. پیش بینی من این است که در کمتر از ۵ سال سطح دانشگاه های ایران به حد مدارس دبیرستانی تنزل پیدا خواهد کرد و شکاف بین "نگاه های کارشناسی" و "دیدگاه های روزمررگی" برای مدیریت کشور عمیق تر خواهد گشت و قدرت تحلیل جامعه برای عبور از آشوب ها و آشفتگی ها تضعیف خواهد شد و نیاز به قوه قهریه برای مهار بحران ها بیشتر خواهد شد و تمرکز حاکمیت به جای "مدیریت مقتدر نرم" به سمت "اقتدارگرایی سرکوبگرایانه سخت" پیش خواهد رفت. به عبارت دیگر، تضعیف ساختاری دانشگاه پیش چشم ما در حال رخ دادن است ولی وزیر علوم که متصدی این مهم است چنان گرفتار فرمالیسم و بازی قدرت شده است که قدرت بازیگری را از دست داده است. این هشداری است به وزیر علوم که صدای خرد شدن سازمان علم در ایران را بشنود و چاره ای برای فروپاشی آن کند.