پیامهای عقیم دو جامعه شناس در یک نزاع بی انجام!
✅ در تکاپوی یافتن کلیدهای صفحهکلید، انگشتهایم نه از چشم، که از ذهنم کمک میگیرند و ذهنم علاوه براین،به کار القای واژگان در جهت تولید یک متن نیز مشغول است و در انجام آن، واژگان را از انبار اطلاعات در خودآگاه و ناخودآگاهم بر میچیند و به مغز میدهد تا سیستم عصبی ام بتواند انگشتهایم را بر کلیدهای حروف ، جهت ساخت کلمات و جملات و پاراگراف و در نهایت یک متن کوتاه و کامل، به حرکت در آورد. ذهنم سوار بر ظرف بی ظرفی و زمانی، از نوک انگشتان تا به دور دستها آمد و شد میکند تا این نوشته را بسازد و در معرض دید مخاطب قرار دهد. تکاپوی یافتن و فشردن کلیدها و نقش بستن کلمات بر صفحه ی مانیتور و تکمیل شدن گام به گام یک متن ،فرایند عمدتا مکانیکی تولید است. فرایند تولید اعم از مکانیک و ارگانیک ، در نوشته هایی که در گروهها و کانالها بکار میبریم، البته به این سادگی نیست و پیچیدگی های دیگری نیز دارد.
✅ از فرایند تولید در قالب یک بازنمایی ساده و عینی یعنی مکانیکی سخن به میان آوردم تا نشان دهم فرایند تولید یک متن و نوشته برای انتشار در یک کانال یا گروه در شبکه اجتماعی، امری مهم و قابل توجه است. ثمره ی این فرایند تولید، « پیام» و انتقال آن به مخاطب است که در علوم ارتباطات از این پیام به « پیام نوشتاری» یاد میشود. پیامهای نوشتاری ، تحلیلهای زبانی و هرمنوتیک را موجب میشوند. به کتابت در آمدن هر چیزی، سه رابطه متن، نویسنده و مخاطب را بر مبنای « پیام » شکل میدهد. هر نوشتهای از هر نویسنده برای هر مخاطب ، پیامی دارد که فرض آن است که مؤلف در پی انتقال آن است اما نمیتوان تضمین کرد که مخاطب همان پیام مورد نظر مؤلف را بی کم و کاست دریافت کند.
✅ پیام این نوشته چیست؟ من خودم در کشف پیام این نوشتهام در مانده ام!واقعا در پی انتقال چه چیزی انگشتهایم را ، به نوبت، بر صورت هر کلیدی از این صفحه کلید نواختم تا رنگی مجازی پس دهد و کلمه ی ساخته شود. من و صفحهکلید و ذهن سه تایی دست در دست هم دادیم تا یک توهم بیافرینیم به نام یک نوشته که گویا پیامی را میخواهد منتقل کند! واقعاً کجا است پیامی که از این متن به شما منتقل شود!؟ تردید نکنید که این متن هیچ پیامی ندارد؛ دارد؟
✅ تراوش های ذهن و تکاپوهای انگشتان و بر ساختن کلمات از کلمه دان بی پایان این کامپیوتر، بسیاری را بر آن داشته است که چیزهایی بنویسند که هیچ پیامی جز بی پیامی به مخاطب منتقل نشود. سرگرمیها به زیور« پیام نوشتاری» آراسته میشوند تا هم نویسنده را تخلیه کنند و هم وقتی از مخاطب بگیرند که وقت در این دیار بسیار ارزان است؛ بلکه رایگان و بی قیمت!.
✅ کانالها و گروهها با نشرو جابجایی « پیامهای نوشتاری» و گفتاری و شنیداری و دیداری ، یارگیری میکنند و سؤال مهم این است که آیا این یاران همراه را با چه چیزی سرگرم یا مشغول و یا مشعوف و یا مستفیض میسازند و چه نفعی برای آنان دارند؟
✅برای نمونه، نزاعی که میان دو جامعه شناس ، آقایان دکترها جلایی پور و میری در گرفته است و « پیام نوشتاری» زیادی که با صدا دریافت پیام « نوتیفای » شده اند، چه چیزی را منتقل میکنند در زمانه ای که بسیاری به دلایل مختلف گزینه « میوت» را هم برای دهن خویش و هم بر صدای دریافت پیام از عزیزان، فعال کرده اند!
✅ دو گرامی جامعه شناس ایرانی در حالی که همه جامعه شناسان از جمله خودشان در اینکه آیا اصولاً جامعه ایران یک « سوسایتی » است یا « کامیونیتی » مانده اند، به خود و خویش و خواهش و خانواده و خرابات و خرابه و خروارها امور دیگر، پرداختند بدون اینکه بگویند آقا خط کشی های خیابان در این دیار چرا اینقدر بد است که به دلیل همین خط کشی های نادرست هم ترافیک داریم و هم کشتار . خط کشی کردن میان خودتان را به خیابان و مشکلات مردم بکشید عزیزان .
باقر طالبی دارابی
۱۳۹۷/۸/۱۸