یادداشتی آقای ابراهیمی در باب ارتباط جنبش جنگل و خلافت عثمانی و نقد آن
مطلبی که درباره میرزا کوچک خان نوشته بودم و یادداشتی که آقای ابراهیمی در باب ارتباط جنبش جنگل و خلافت عثمانی نگاشته بودند را خدمت جناب دکتر شاپور رواسانی فرستادم و پاسخ او را خدمت شما ارائه می دهم:
دوست عزیز جناب آقای میری سلام
با تشکر از مراحم جنابعالی نکات ذیل را درباره نوشته آقای ابراهیمی یادآوری می کنم.
برخلاف نوشته آقای ابراهیمی، ترک های جوان عثمانی به هیچ وجه نقشی در تشکیل هسته اولیه نهضت جنگل و یا ادامه آن نداشته اند. این نهضت و تشکیلات آن از آغاز تا پایان ادامه نهضت اجتماعی عدالت خواهانه در ایران بود و در تشکیلات و رهبری آن فقط ایرانیان شرکت داشتند. آنچه جنگلی ها درباره ایدئولوژی، نظریات و مقاصد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود بیان کرده اند اثبات می کند که هدف غایی آنان رهایی جامعه ایران از فقر و ظلم بود.
آنچه خود جنگلی ها درباره ایدئولوژی خود بیان کرده اند چنین است:
"ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم. استقلالی به تمام معنی کلمه یعنی بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی – اصلاحات اساسی مملکت و رفع فساد تشکیلات دولتی. که هر چه بر سر ایران آمده از فساد تشکیلات است ما طرفدار یگانگی عموم مسلمانانیم. این است نظریات ما که تمام ایرانیان را دعوت به همصدایی کرده خواستار مساعدتیم. " ۱
"معهذا در کنگره منعقده در کما به سال ۱۲۹۹ شمسی روش اجتماعیمان را انتخاب و مشی آینده جنگل روی مقررات مدونی به مبنای اصول سوسیالیسم بنیاد نهاده شد." ۲
مسلم است که چنین نطریاتی نمی توانست موافقت و حمایت دولت عثمانی از نهصت جنگل را جلب کند. در همه اعلامیه ها و سخنرانی های سران نهضت جنگل سخنی از اتحاد اسلام چنانکه دولت عثمانی مبلغ آن بود به میان نیامده است. دریافت هدایا نیز به معنای اطاعت از دولت عثمانی نبود.
نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان مدتها قبل از ورود عثمانی ها به گیلان آغاز شده بود و در تمام ساختار رهبری آن فقط ایرانیان شرکت داشتند. افسران ترک که به جنگل آمده بودند" بموجب قرارداد آتش بس میان جنگلی ها و نیروی نظامی انگلیس به سال ۱۳۳۶ هجری قمری منعقد گردید از ادامه خدمت برکنار و به وطن شان بازگشتند." ۳
و بدین ترتیب روابط سیاسی و نظامی دولت عثمانی با نهضت جنگل که مدت کوتاهی را در بر می گرفت پایان یافت.
با پایان جنگ اول جهانی در سال ۱۹۱۸ میلادی دیگر دولت عثمانی وجود نداشت تا وابستگان آن دولت و یا ترکان جوان بتوانند دخالتی در نهضت جنگل داشته باشند.
در هیچ یک از آثاری که درباره زندگانی میرزا کوچک خان توسط یاران و همرزمانش انتشار یافته اند سخن و اشاره ای بدان که وی مسلط به زبان ترکی بود نشده است.
امیدوارم مطالب فوق روشن کننده ابهامات موجود در یادداشت ارسالی باشد.
منابع:
۱- فخرایی، ابراهیم؛ سردارجنگل، تهران ۱۳۴۶، ص ۵۲ - ۵۱ .
۲- همانجا.
۳- فخرایی ص ۹۱
بعد از یادداشت که درباره میرزا کوچک خان نوشتم دوستان بسیاری پیامهایی در این باب فرستادند و یکی از این نوشتارها که ارجاع به متون داشت را با شما به اشتراک می گذارم و اگر نقدی داشتید لطفا بفرستید تا انتشار دهیم
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واقعیاتی در مورد نهضت جنگل
هستۀ اولیۀ تشکیلات نهضت جنگل، در جنگ جهانی اول، با توجه به اکثریت ترک جمعیت غرب و جنوب دریای خزر، توسط ترکهای جوان عثمانی و با هدف ضربه زدن به نیروهای روس و انگلیس به وجود آمد.
در ترکیۀ عثمانی، فرقۀ اتحاد و ترقی (ترکهای جوان) که نهضتی با تفکرات ترکگرایانه بود با هدف آزادسازی ترکان تحت سلطۀ روسیه و دیگر ترکان منطقه تشکیل شده و قدرت را به دست گرفته بود.
با ورود عثمانی به جنگ و صدور فتوای سلطان عثمانی که مقام خلیفۀ اسلام داشت و فتوای مفتیها، دنیای اسلام وارد جنگ شد. علمای شیعه نیز که آن زمان بیشتر در نجف، کربلا، کاظمین و سامرا سکونت داشتند به دنبال صدور فتوای امپراطور عثمانی، فتوای جهاد صادر کردند و از شیعیان خواستند که به دولت عثمانی در جنگ کفر و اسلام یاری رسانند.
مجتهدان شیعهای همچون سیدمهدی حیدری و شیخ مهدی خالصی، حرکت جهاد را رهبری و بر بسیج و اعزام مجاهدین نظارت میکردند. سری اول شیعیان که اکثر آنها ترکان شیعه بودند به تعداد چهل هزار نفر عازم جبهه الشعبیه شدند. همچنین، ترکهای قشقایی در جنوب و ترکهای پیچاقچی در مرکز ایران به نیروهای انگلیسی حمله کردند.
در این میان، ترکهای عثمانی طرح «اتحاد اسلام» را تصویب و جهت اجرا زمینهسازی کردند که دینمداری و سپس ترکگرایی نقش ویژهای در این طرح داشت.
آنها در کشورهای مختلف شعبات این سازمان را ایجاد و از علمای اسلام بخصوص ترکها جهت عضویت در این سازمان دعوت کردند.
چند تن از رجال سیاسی و روحانیون مشهور ایران همچون سید محمدرضا مساوات، سید محمد کمرهای، سلیمان محسن اسکندری، سید یحیی ندامانی (ناصرالاسلام)، میرزا طاهر تنکابنی، سیدحسن مدرس* (شهید معروف)، ادیبالسلطنه و ... که اکثراً ترک بودند عضویت این سازمان را قبول و در پیشرفت هدف سازمان، شرکت فعالانه داشتهاند.
مرکز فعالیت این سازمان در استانبول بود. این سازمان با هدف اتحاد ترکهای غرب دریای خزر و نیز اجرای عملیات بر ضد روس و انگلیس جهت ضربه زدن بر آنها در خط انزلی - همدان دنبال مجاهدان سابق مشروطه بودند که در اولین تماسها میرزا کوچکخان که از مجاهدان مشروطه بود قول همه نوع همکاری و مساعدت را به شرط پشتیبانی آنها به ایشان داد.
میرزا که مسلط به زبان ترکی بود اهداف اتحاد اسلام یعنی پشتیبانی از جبهه شرق ترکها تحت لوای اسلام و اتحاد ترکگرایانه را به خوبی متوجه شده بود تلاش کرد که در جذب نیرو از ترکهای گیلان و بخصوص آذربایجان که رشادتهای خود را در مشروطیت نشان داده بودند استفاده کند.
با تشکیل نهضت جنگل، انور پاشا فرمانده ترکگرای عثمانی شروع به ارسال مهمات به آنها کرد. حسین افندی که اصالتاً تبریزی بود و دانشگاه استانبول را دیده و با روسها و کردها جنگیده بود مأمور حمل اسلحه به نهضت جنگل شد. وی تفکری به شدت ترکگرایانه داشت و عضو انجمن ترکهای جوان وابسته به اتحاد اسلام بود.
در بیجار که محل ملاقات و قرارشان بود نائب مصطفی قزوینی (ترک) به همراه دو تن از مجاهدان اسلحهها را تحویل گرفته حسین افندی نیز با آنها رهسپار جنگل شد.
محموله شامل سیصد قبضه تفنگ، یک میلیون فشنگ و چندین عراده توپ بود که به میرزا کوچکخان تحویل داده شد.
انور پاشا به غیر از مهمات یاد شده یک ساعت بغلی، یک جلد قرآن و یک شمشیر مرصع طلا که بر روی تیغهاش جملۀ ترکی «مجاهید میرزا کوچکخان'ا هدیه اولویور» حک شده بود به میرزا فرستاده بود.
حسین افندی ترکگرا در جنگ با روسها در خمام گیلان به همراه عدهای از مجاهدان کشته شد.
وظیفۀ آموزش سربازان این نهضت اکثراً با افسران و درجهداران ترک همچون یوسف ضیاء بیگ، یوزباشی یعقوب بیگ، عمر افندی، عثمان افندی و ... بود.
حمایت ترکها از نهضت جنگل تا بدانجا بود که افسران و درجهداران ترک با لباس و فرم ارتش خود و با پرچم ترک در میان مجاهدین جنگل انجام وظیفه میکردند.
پس از شکست متحدین و پیروزی متفقین در جنگ، روسها از سادگی میرزا استفاده کرده و با فریب وی در گیلان تشکیل دولت دادند که بعدها با خیانت رهبران شوروی کار نهضت نیز به پایان رسید.
* سیدحسن مدرس از شهرستانهای اصفهان بود که به دلیل تسلطش بر ترکی عدهای وی را ترک دانستهاند. وی از مدافعان سرسخت سلسله تورک قاجار و مخالف سرسخت رضاخان بود. سید موسی شبیری زنجانی از مراجع تقلید دورۀ مدرس از تسلط کامل مدرس به زبان ترکی نوشته است. بنابر اسناد محرمانه و گزارشهای نهضت جنگل، مدرس برای استمرار حکومت قاجار هیئتی ۶-۷ نفره به استانبول فرستاده بود تا حمایت عثمانی را در رابطه با حکومت قاجار جلب کند و ظاهراً تمایل
داشته که در صورت بروز حوادثی شمالغرب ایران را به عثمانی واگذار کند.
منابع:
-اسناد محرمانه و گزارشها از نهضت جنگل
-ایران و جنگ جهانی اول
انتشارات وزارت امور خارجه
وحید ابراهیمی