کشتار دستجمعی زیست محیطی؟
سیاست های ناپایدار محیط زیستی، اکو-سیستم ایران را به ورطه نابودی میکشاند. جامعه ایرانی زمانی می تواند واقعیت بیرونی پایداری داشته باشد که زیستگاه پایداری داشته باشد. جامعه شناسی در ایران چون ذیل سوسیولوژی کلاسیک اروپایی تحدید شده بود و غیبت محیط زیست به مثابه یک مقوله بنیادین در نظریه های اجتماعی کلاسیک موجب گردیده که جامعه شناسان ایرانی برای فهم مدرنیته "سوسایتی" به معنای برساخت را مبنا قرار دهند ولی از "اکو سیستم" هیچ بحثی نکنند. حال نتیجه این بی التفاتی بنیادی جامعه ایرانی را به نقطه ای رسانده است که در شهر -یعنی دست ساخت ذهن ایرانی- در حال خفگی است. البته از سوی دیگر، در فقه و فلسفه هم اکو-سیستم مفقود است. البته در این دو بستر ما با وجودی به نام "طبیعت" که خلق خدا است مواجهیم ولی environment خلقت خدا نیست بل محصول دست بشر است که اگر توازن در آن رعایت نشود اکو سیستم ناپایدار می گردد. به سخن دیگر، برای عبور از این "کشتار زیست محیطی دستجمعی" ما نیازمند تغییر در الگوهای مصرف هستیم و این دگرگونی نیازمند چرخش در فهم می باشد.