ولادیمیر سوولویف فیلسوف شهیر روسی بود
که اندیشه هایش بر برخی متفکران اگزیستانسیالیست همچون نیکولای بردایف غیر
قابل انکار است. البته یکی دیگر از متفکرانی که متاثر از سولوویف است
الکساندر کوژو می باشد که تا حدودی در ایران شناخته شده است.آثار سولوویف
در ایران هنوز ترجمه نشده است و فیلسوفان ایرانی او را به درستی نمیشناسند.
یکی از محورهای اندیشه او مفهوم "سوفیا" است که اشاره به تجلی انوثی در
حکمت باطنی الهیات مسیحی ارتدوکس دارد. در کتاب "علیه پوزیتیویست ها"
سولوویف از موضع "فهم شهودیِ نوئتیک" رویکرد تحصلی را نقد و رد می کند. در
نگاه او، آگاهی امری اینتگرال (در روسی با مفهوم (sobornost بیان میشود)
است که مبتنی بر فنومن (که توسط دیانونیا یا همان تفکر مفهومی تایید میشود)
و نومن (که توسط شهود یا علم حضوری درک می گردد) است. تفکر پوزیتویستی
صرفا به ساحت فنومنال توجه می کند و ساحت شهودی را انکار می کند و بدینسان
نیمی از ابعاد آگاهی انسان را نادیده می انگارد. کتاب معنای عشق به گونه ای
بحث های فلسفی او را نشان می دهد و تلاشی است برای تفسیر عشق و نسبتش با
"سکس". او می گوید معنی و ارزش عشق به عنوان احساس، این است که ما را واقعا
با تمام وجودمان مجبور میکند که برای "دیگری" همان اهمیت مطلق را به رسمیت
بشناسیم که به سبب قدرت خودخواهی، تنها در خودمان از وجودش آگاه هستیم.
عشق مهم است نه تنها به عنوان یکی از احساسات ما بلکه به عنوان منقل-کننده
همه علاقه ما به زندگی از خودمان به دیگری، به عنوان تغییر محور بنیادین
زندگی ما ... . شاید اغراق نباشد بگوییم تفسیر سولوویف از سکسوالیته به
عنوان یکی از مهمترین رویکردهای رقیب در برابر تفسیر های فرویدی و
نو-فرویدی ها می تواند محسوب گردد.