سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

سیدجواد میری مینق
دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکترای تخصصی (Ph.D): جامعه‌شناسی، (دانشگاه بریستول/ انگلستان)، 2003.
کارشناس و کارشناسی ارشد: مطالعات ادیان و فلسفه علم، (دانشگاه گوتنبرگ / سوئد)، 1997.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نیهیلیسم» ثبت شده است


در ایران نیچه به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان آلمانی شناخته می شود و ایده نیهیلیسم به گونه ای به فلسفه نیچه گره خورده است ولی نکته ایی که در گفتمانهای فلسفی و جامعه شناسی کمتر به آن پرداخته می شود، جایگاه داستایوفسکی و تاثیر آن بر نیچه و اهمیت ژانر داستایوفسکی برای اندیشه فلسفی و بینش جامعه شناختی است. این به نظر من نکته ای است که در حوزه علوم انسانی در ایران از آن غفلت شده است و متفکری چون داستایوفسکی را صرفا در حالت کلیشه ای فهم می کنیم و او را در قامت یک رمان نویس میبینیم بی آنکه ابعاد نظری گفتمانش را مجتهدانه مورد بحث و گفتگوی نظری قرار دهیم. جالب است بدانیم ایده ی "اراده معطوف به قدرت" در فلسفه نیچه شباهت عمیقی به "راسکولنیکوف" در "جنایت و مکافات" داستایوفسکی دارد. نیچه "یادداشت های زیرزمینی" داستایوفسکی را دقیقا خوانده بود و در نامه ای که به دوست خودش فرانز اووربک (Franz Overbeck) در ۱۲ فوریه ۱۸۸۷ می نویسد درباره آثار داستایوفسکی سخن می گوید و او را "روانشناس" بزرگی معرفی می کند و میگوید او یکی از نادرترین اندیشمندان است که از او آموختم. به سخن دیگر، چرا امروز در ایران در حوزه جامعه شناسی و سوشیال تئوری اثری از داستایوفسکی نیست و آثار او صرفا به عنوان "ادبیات روسی" شناخته می شود در حالیکه نیچه او را یک روانشناس می پنداشت؟ به تعبیر دیگر، نشانه های زیادی وجود دارد که داستایوفسکی نه تنها ادیب بود و روانشناس بل فیلسوف و نظریه پرداز مهمی در حوزه جامعه شناسی (البته نه به معنای محدودی که این مفهوم در ایران دارد بل به معنای سوسیولوژی و سوشیال تئوری) است که نیاز به بازخوانی نوین دارد. البته می توان این پرسش را مطرح کرد که آیا نیچه روسی می دانست یا او آثار داستایوفسکی را به زبان دیگری خوانده است؟ جامعه شناسان و فیلسوفان ایرانی در این حوزه ورود نکرده اند و صرفا بر آراء نیچه در سنت آلمانی تکیه می کنند در حالیکه نشانه های بیشماری وجود دارد که نه تنها نیچه بل ماکس وبر هم متاثر از سنت فکری روسیه و مشخصا داستایوفسکی و تولستوی بوده اند. داستایوفسکی  در ۱۸۲۱ به دنیا آمد و در ۱۸۸۱ دارفانی را وداع گفت و نیچه در ۱۸۴۴ یعنی ۲۳ سال پس از داستایوفسکی پا به عرصه وجود گذاشت و هنگامیکه نیچه ۳۷ سال بیش نداشت، داستایوفسکی چشم از جهان فروبسته بود. به عبارت دیگر، آثار داستایوفسکی یقیننا در کتابخانه شخصی نیچه وجود داشته است و فهم او از نیهیلیسم به نوعی در ارتباط با داستایوفسکی میباشد. به عنوان مثال، کتاب تسخیرشدگان (Бесы) در سال ۱۸۷۱-۱۸۷۲ برای نخستین بار منتشر میگردد و این کتاب یکی از آثار مهم در باب نیهیلیسم است و در هنگام نشر آن نیچه ۲۷ ساله است و او چون فرانسه می دانسته است به احتمال قوی از طریق این زبان با آثار داستایوفسکی آشنایی پیدا کرده است. داستایوفسکی در فرازی در کتاب تسخیرشدگان (به فارسی شیاطین ترجمه شده است) به نکته ای اشاره می کند و می گوید

"امروز صاحبان فکر اصیل بسیار کمند" (۱۳۹۱. ۵۶۶).

یکی از دغدغه های فلسفی در سنت قاره ای همین مفهوم "تفکر اصیل" است که هم نیچه و هم هایدگر برای عبور از نیهیلیسم در باب آن سخن گفته اند و جالب است که در گفتگوهای داستایوفسکی در Бесы این دغدغه به زبانی گویا ترسیم شده است ولی ما کمتر به آن پرداخته ایم. برای بازیابی جایگاه داستایوفسکی در سپهر اندیشه در ایران نیاز به شکستن انگاره داستایوفسکی ادیب داریم تا بتوانیم مانند نیچه یا زیگموند باومن با داستایوفسکی مواجهه پیدا کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۰۸:۳۴
سیدجواد

گفتگویی درباره منجی با سایت فرارو


 سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در پاسخ به این پرسش که جایگاه غیبت در زیست شیعی چیست؟ گفت: ما وقتی در مورد غیبت به عنوان یک آموزه مهم شیعی صحبت می‌کنیم، می‌توانیم رویکردی الهیاتی داشته باشیم و یا ما می‌توانیم رویکرد اعتقادی وکلامی پیش گرفته و به این بحث بپردازیم که به عنوان مثال در بسیاری از کتب شیعی به آن اشاره شده و دامنه این رویکرد بسیار گسترده بوده و هزار و اندی سال علمای شیعی با رویکردهای کلامی به این مباحث پرداخته‌اند و جامعه شیعی در سطح عام آن شکل گرفته و وقتی امروز صحبت از هویت شیعی می‌کنیم، ریشه‌اش در این رویکرد است.

 وی ادامه داد: رویکرد دیگری که ما می‌توانیم داشته باشیم، رویکرد انتقادی است. مفهوم غیبت را می‌توان در ذیل مفهوم کلان‌تری طبقه‌بندی کرد. مفهوم غیبت شاید در ذیل مفهوم کلان‌تری که در بسیاری از ادیان الهی و عرفانی با عنوان منجی آمده است، قرار بگیرد. اساسا منجی در گفتمان‌های دینی چه جایگاهی دارد و گفتمان شیعی به عنوان یک گفتمان مهم دینی در ذیل منجی شکل گرفته است.

 عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: وقتی در خصوص منجی صحبت می‌کنیم، با دو رویکرد حداقل می‌توانیم نگاه کنیم. زمانی بحث ما این است که بتوانیم اثبات کنیم که منجی کیست و در بسیاری از گفتمان‌های دینی گفته شده است منجی مهدی(ع)، مسیح(ع)، سوشیانت و یا ... است.

 وی افزود: در این رویکرد مصداق منجی مشخص می‎شود و به جای اینکه مفهوم منجی چشم‌اندازی فراهم کند که مشترکات بشری را پیدا کنیم و سعی کنیم برای اعتلا به رویاهای بالاتر از مفهوم منجی کمک بگیریم تا بتوانیم جامعه را به سمت مطلوب و بهبودیافته و عقلانی‌تر ببریم؛ به یکی از عوامل انشقاق بین مسیحیان و مسلمانان یا بوداییان و مسیحیان مطرح شده است. از طرف دیگر ما می‌توانیم در رویکرد دوم اساسا نگاه را مبتنی بر این مسئله بکنیم که انسان ایده منجی و رهایی بشر را بدون اینکه دنبال مصداق آن باشد، می‌تواند از غل و زنجیر و داد و بیداد و ... آزاد شود.

 میری در پاسخ به این پرسش که مفهوم غیبت چگونه می‌تواند در خدمت تعالی انسان باشد؟ گفت: از این منظر می‌توان فضایی ایجاد کرد که به صورت تعاملی به گفت‌وگو پرداخت که در دل مکاتب مختلف چه ظرفیت‌هایی هست که بتوان سطح عرفانی و دانایی بشر بالا برود و جامعه به سمت بهبودی برود و کمتر استعمار و استثمار و بی‌عدالتی کمتر برود.

 وی افزود:‌ در جامعه ایران امروز در سطح رویکردهای رسمی و خوانش‌های رسانه‌های جمعی مفهوم منجی بسیار تقلیل پیدا کرده به یک مصداق که نه در حالت جهان شمولی است که در حالت خاص بودن است. مفهوم منجی و قرائت انسان از آن باید در خدمت تعالی اخلاقی و جامعوی و سیاستگذاری، روش و شیوه و سلوک رحمت‌آفرین و قرائت‌های رحمانی حرکت کند.

 میری در پاسخ به این پرسش که نقش و جایگاه انسان در بحث انتظار چیست؟ گفت: آیا انتظار به این معناست که قرار است یک فرد بیاید و تمام کارهایی که انسان‌ها و جامعه انسانی باید انجام دهد را به عهده بگیرد و یا اساسا انتظار به این معنا است که به انسان امید دهد تا در ایام دشوار هیچ‌گاه مستاصل نشود.

 عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: شما می‌دانید یکی از مسائل پیش روی انسان امروز پوچی است و انسان امروز دچار بستن شدن افق‌ها و مادی‌گری شده است و زندگی و حیات را درگیر نظام مصرف برای تولید و تولید برای مصرف کرده که معنا از میان برخاسته و ماوای ما پر از بی‌معنایی و پوچی شده است. یکی از پرسش‌های پیش روی انسان امروز مسئله بیهودگی، عبث بودن‌، پوچی و نهیلیسم است.

 وی ادامه داد: در چنین وضعیتی مفهوم غیبت و انتظار در رویکردی که در خدمت انسان باشد، می‌تواند امید به فردا می‌دهد. امید به این معنا که جهان و کل ما فیها نسبت به انسان بی‌تفاوت نیست خصومت ندارد. اگر بتوانیم با امید زندگی کنیم و مفهوم منجی را به این معنا بگیریم که افق‌های ناگشوده در فرداهای پس این ایام تیر و تار امکان گشوده شدن دارد و وقتی متفکر


http://fararu.com/fa/news/315230/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۳۸
سیدجواد