سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

جامعه‌شناسی، فلسفه و دین‌پژوهشی

سیدجواد میری

سیدجواد میری مینق
دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکترای تخصصی (Ph.D): جامعه‌شناسی، (دانشگاه بریستول/ انگلستان)، 2003.
کارشناس و کارشناسی ارشد: مطالعات ادیان و فلسفه علم، (دانشگاه گوتنبرگ / سوئد)، 1997.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

در یادداشت گذشته اعلام کردم که من بین طباطبایی و طباطبائیسم تمایز قائل می‌گردم و امروز برخی از شاگردان استاد طباطبایی با من تماس گرفتند و به من اطلاع دادند که آقای "مسعود" گرداننده این کانال تفرقه انداز هیچ نسبتی با گفتمان استاد طباطبایی ندارد و به نام ایشان سوء استفاده می‌کند. البته بر هر اهل اندیشه آشکار است که هتاکی و پرده دری رسم بزرگان اندیشه و معرفت نیست و من به نوبه خود شادمانم که دامن استاد طباطبایی از محافلی چون آذریون و سایت‌های منتسب و اقماری ایران بزرگ فرهنگی پاک است.

نقد گفتمان طباطبایی در قالب آکادمیک نه تنها تضعیف ایشان نیست بل مقوم حیات اندیشه است و امیدواریم که اینگونه نقدها در بین اهل اندیشه در ایران رونق بگیرد و عرصه بر اهالی نقار تنگ‌تر گردد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۳۸
ویرگول ،،،

مطمئنا این پرسش در عرصه عمومی مطرح میگردد که دلائل پرداختن به آثار سید جواد طباطبایی چیست؟ در ایران چون مرز بین نقد و تخریب مشخص نیست از این روی پرسشگر خصم محسوب میگردد ولی من چنین نمیاندیشم بل اندیشه طباطبایی را در کنار اندیشمندان ایران میستایم و به دلیل همین ستایش علمی، آنرا مستحق نقد میدانم. به عبارت دیگر، ما باید بین اندیشه دکتر سید جواد طباطبایی (اعلی الله مقامه) و کسانیکه خود را وارثان معنوی -البته به ناحق- او میپندارند، تمایز قائل شویم و اولی را به مثابه نظام اندیشگی نقد و دومی را به مثابه نمونه هایی از جنبشهای نوظهور باستانگرایی پارسیِ شهری مورد مطالعه انتقادی در چارچوب جامعه شناسی "جنبشهای دینی نوظهور-(New Religious Movements) قرار دهیم که دارای مناسک و شعائر و ساختارهای زبانی درون-گروهی و علائمی چون گردنبند فروهر و تشکیلات فرقه ای هستند. به سخن دیگر، من به این نتیجه رسیده ام که گفتمان سید جواد طباطبایی به مثابه یک رویکرد اندیشگی در کتب ایشان ظهور نموده است که شیوه تعامل با آن رویکردهای آکادمیک همچون مقاله و سمینار و نقد کتاب و پروژه و سخنرانی است ولی بعدِ دیگر مسئله که مغفول مانده است، به نظر من، طباطبائیسم است که، البته، میتواند مرتبط یا بی ارتباط با دکتر سید جواد طباطبایی باشد همانگونه که کارل مارکس میگفت من مارکسیست نیستم. البته در این مورد خودِ او تنها کسی است که میتواند ربط یا بی ربط بودن طباطبایی با طباطبائیسم را مشخص کند ولی من تا اطلاع ثانوی تلاش میکنم این ارتباط را در قالب مسئله جامعه شناختی فهم نمایم. حال نکته ای درباره پروژه نقد دکتر سید جواد طباطبایی باید بگویم که پس از نقد ۳ اثر سترگ ایشان و مطالعه آثار منتشر شده اش به آن رسیده ام. به نظرم، تقریبا یک خط سیر مشخص در گفتمان طباطبایی وجود دارد که خاستگاه آن "تز" فردوسی است که در شاهنامه به آن اشاره میکند، یعنی


از ایران و ز ترک و تازیان

 نژادی پدید آید اندر میان

نه دهقان نه ترک و نه تازی بود

سخنها به کردار بازی بود


البته به نظر میآید که فردوسی توصیفی از واقعیت زمانه خویش میکند ولی طباطبایی این را به عنوان نقشه راه گرفته است و تجویز راهکار برای قرن ۱۵ خورشیدی یا ایران در جهان معاصر میکند. البته این ایده ی خلوص فرهنگی یکی از معضلات در بسیاری از جنبشهای معاصر راسیستی -با ابعادی از رویکردهای نوباستانگزایانه- در اروپا و برخی کشورهای جهان منجمله ایران بوده است ولی آشکار است که این شیوه از باور به صربستان ختم میشود که در آن به دلائل علاقه شدید به خلوص فرهنگی، صربها به دنبال پاکسازی مسلمانان بوسنیایی دست زدند و بکی از تراژیکترین فجایع قرن ۲۰ را رقم زدند. حال برای نقد پروژه طباطبایی، سه رکن اصلی را باید در نظر گرفت که شاید بتوان ادعا کرد که این سه رکن "درون متنی" هم نیستند بل قرینه هایی وجود دارند که ما را به آنها دلالت میکنند:

۱. ایده امتناع آرامش دوستدار

۲. ایده امرِ ایرانی هانری کربن

۳. ایده خلوص نژادی ابوالقاسم فردوسی


این سه رکن بخشهای مهمی از چارچوب نظری پروژه او را تشکیل میدهند و هگل، فوکو، آرکون، کوجیف، اشتراوس، آدام متز، فرای و هامیلتون گیب و دیگر اندیشمندان غربی در خدمت این "تثلیث تئوریک" قرار میگیرند. البته هر کدام از این ابعاد سه گانه متناظر به یک بعد از واقعیت اجتماعی/سیاسی/فرهنگی/دینی ایران مربوط میگردد. به عنوان مثال، ایده خلوصِ نژادی فردوسی که جایگاه مهمی در اندیشه ایرانشهری طباطبایی دارد ضدیت با همسایگان عرب و ترک ما را تشدید میکند و در داخل سیاستهای یکسان سازی زبانی و مبارزه با تنوع فرهنگی را جزء باورهای بنیادین سیاستگزاریهای نظام آموزشی محسوب میکند؛ ایده "امر ایرانی" کربن در دستگاه فکری طباطبایی به آن ابعاد جوهری و متافیزیک میدهد تا اقشار جوان کشور به "ایمان ایرانشهری" نائل گردند و سر آخر امتناعِ دوستداری در نظام فکری طباطبایی این ذهنیت را القاء میکند که دین ذاتا انطباقی با زمان ندارد و اجتهاد مترادف با بسط امتناع و قبض خرد ایرانشهری است.

به عبارت رساتر، سخن گفتن از این پروژه در قالب تثلیث تئوریکِ طباطبایی، این امکان را به ما خواهد داد که در عرصه آکادمیک و عمومی هم اندیشه طباطبایی را نقد کنیم همزمان خیل هواداران و جریانهای خفته و بیدار که در قالب "مذهبی نو" - به معنای جامعه شناختی- اینجا و آنجا سر برآورده اند را مورد نقد و بررسی قرار دهیم و خودآگاهی اجتماعی را در ایران تعمیق کنیم تا بار دیگر دچار سلفیگری-برگشت به گذشته- در قالب طمطراق ایرانشهری نگردیم و به جای آن به دموکراسی و حقوق شهروندی و تساهل و تسامح بیاندیشیم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۱۶
سیدجواد

گروه جامعه‌شناسی صلح با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی  و مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

گفتمان پوپولیستی در تحولات ترکیه و منطقه

 سخنرانان:

•  دکتر محمد امین قانعی راد (عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)

•  دکتر سید جواد میری(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

•  دکتر حمیدرضاجلایی پور(عضو هیئت علمی دانشگاه تهران)

•  علی مرشدی زاد (عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد)


زمان: شنبه ۱۶اردیبهشت ماه ۹۶  ساعت 17الی 19

مکان: بزرگراه کردستان، خیابان دکتر صادق آدینه وند (۶۴غربی )، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن حکمت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۱۲
سیدجواد

با حضور نمایندگان وزارت امور خارجه، سازمان یونسکو، اساتید داخلی و خارجی

انجمن علمی مخترعین دانشگاه الزهرا بامشارکت گروه صلح انجمن جامعه شناسی ایران درتاریخ های17و 18  اردیبهشت‌ماه جشنواره بین المللی صلح را برگزار میکند.

 در مراسم افتتاحیه این جشنواره 

1.سخنران اول 

درمورد دیدگاهها و تجارب صلح آمیز در حوزه صلح و روابط بین الملل کشورها

جناب آقای دکترسید جواد میری

14 الی14:30

2 .سخنران دوم با موضوع آزاد درمورد صلح 

جناب آقای دکتر علی ذکاوتی قراگزلو

14:30الی15 

3-پنل مشترک  با حضور سه نفر از اساتید گروه صلح  جهت مناظره با سفیران سایر کشور های  مهمان .   موضوع مناظره  :

بررسی شاخص های توسعه در کشورهای صلح طلب

چگونه کشورهای صلح طلب به صلح طلبی رسیده اند و درمورد 17 اصل یونسکو 

15الی 16:30

سخنرانان

جناب آقای دکتر محمد امین قانعی راد

جناب آقای دکتر خلیل میرزایی

جناب آقای دکتر سید حسین سراج زاده

زمان:یکشنبه 17 اردیبهشت ماه 96

🏫 مکان : مرکز همایش های بین الملل دانشگاه الزهرا

⏳ لحظه دیدار نزدیک است

یکشنبه ۱۷ و دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶

⏰ ساعت : ۹ الی ۱۸ 

مکان : سالن همایش های بین المللی دانشگاه الزهرا

http://www.IPF-2017.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۱۱
سیدجواد

کتاب شرق و غرب: برتراند راسل و علامه جعفری را در سال ۲۰۱۳ در آمریکا به چاپ رساندم. دکتر علی پایا نقدی بر این اثر نگاشته اند که تقدیم حضور میگردد.


https://muse.jhu.edu/article/591620

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۸
سیدجواد

زمانی که ما می‌خواهیم در مورد آیت‌الله طالقانی سخن بگوییم، چند نکته اساسی به ذهن ما خطور می‌کند؛ چارچوب کلی تفکر طالقانی را می‌توانیم در چند مورد تبیین و تحلیل کنیم؛ بازگشت به قرآن، نفی تعارض علم و دین، نفی تفکیک دین و سیاست، اتحاد مسلمانان و نزدیک ساختن حوزه و دانشگاه، برپایی حکومت اسلامی و برپایی نظام شورایی و مبارزه با جمود، از جمله مهم‌ترین شاخصه‌های فکری و اندیشگی طالقانی بود.


 حال باید به این گزاره برسیم که مبدأ و مبنای تفکر طالقانی چه بود، فکر می‌کنم امروز با گذشت چهار دهه از عمر او و برپایی نظام جمهوری اسلامی و بعد وضعیتی که امروز ما در منطقه خودمان و در جهان اسلام به آن دچار هستیم، شاید به گونه‌ای بتوانیم به یک بازخوانی میراث او در آیینه وقایعی که امروز در میانه آن قرار گرفتیم، دست بزنیم. این منطق اساساً یکی از حرکت‌ها و یکی از آمال اندیشمندان و متفکران اسلام سیاسی بود که جامعه مسلمانان به معنای واقعی دچار چنددستگی و تشتت شدند. برای عبور از این تشتت نیازمند یک اتحاد و و حدت کلمه‌ای هستیم. اینکه چگونه می‌توانیم به این وحدت کلمه برسیم، این بود که این اندیشمندان مانند طالقانی معتقد بودند برای رسیدن به این وحدت کلمه ما باید به آن نقاط یا آن نکته‌هایی که می‌توانند دال مرکزی وجود جهان اسلام باشد و آن هم قرآن بود تمرکز کنیم. اما امروز می‌بینیم که بعد از گذشت چهاردهه از تلاطماتی که در جهان اسلام بوده، ما به آرزوها و به آن آمال نرسیده‌ایم و با اتفاقاتی که امروزه در جهان اسلام صورت می‌گیرد، به تدریج از اهداف خودمان حذف می‌شویم. پرسشی که در اینجا مطرح است، این است که چه عاملی موجب می‌شود که ما نتوانیم به آن اهداف خودمان که وحدت جهان اسلام است، برسیم. برخی برای اینکه وضعیت موجود را توضیح دهند، عوامل و مولفه‌های بیرونی را مثال می‌زنند؛ مانند استعمار، هژمونی غرب، استثمار و ... اما چیزی که به اعتقاد من می‌توان از آیینه تفکر طالقانی پیدا کرد و از این منظر به وقایع و چرایی نرسیدن به اتحاد جهان اسلام پرداخت، نقطه کلیدی است که در «پرتویی از قرآن» در جلد اول خود طالقانی به آن اشاره کرده است و این نوع نگاه طالقانی به انسان است؛ نویسنده کتاب معتقد است که «انسان یک شاخصه بسیار مهم دارد و آن اندیشه آزاد و اختیار در عمل است. اگر از این منظر به جهان اسلام نگاه کنیم و به دنبال این باشیم که چرا وحدت در جهان اسلام به وقوع نپیوسته و چه عاملی موجبات این تفرقه‌ها و بازتولید استبداد و تولید نظام‌های مخرب در جهان اسلام ایجاد کرده، شاید بتوان به چشم‌اندازی برسیم. اگر در نظام‌هایی که انسان قابلیت این را نداشته باشد که اندیشه خود را آزادانه پرورش ندهد. طالقانی می‌گوید اندیشه آزاد تنها در ذهن انسان شکل نمی‌گیرد، بدون توجه به جامعه‌ای که انسان در آن زندگی می‌کند، چرا؟ به این علت که ارتباط بین اندیشه و عمل از همدیگر دور نیستند. به‌قول شریعتی انسان کامل انسانی است که بین اندیشه و عملش ارتباطی وجود داشته باشد. در واقع ما نیازمند جامعه‌ای هستیم که در این جامعه نهادهایی وجود داشته باشند که این نهادها از آزادی عمل و آزادی اندیشه دفاع کنند. در نتیجه آن جامعه، جامعه سالمی نخواهد بود. اساساً جهان اسلام به عنوان یک مفهوم نیازمند این است که اندیشمندان بر روی آن بیندیشند. طالقانی به گونه‌های مختلفی این اشارات را داده بود. برای اینکه ما بتوانیم آینده‌ای را برای جهان تصریح کنیم، مسأله وحدت باید یکی از دغدغه‌های اندیشمندان باشد. برای مثال متفکرانی چون سیدجواد طباطبایی زمانی این بحث را مطرح می‌کنند که ملیت در اندیشه روشنفکران دینی ایران غایب بوده، ما اساساً با عکس این قضیه مواجه هستیم و می‌توانیم بگوییم که روشنفکران دینی از جمله آیت‌الله طالقانی، شریعتی و مطهری کسانی بودند که اتفاقاً زمانی که می‌اندیشیدند، واحد اندیشه آنها به معنای باستان‌گرایانه او مطمح نظر آنها نبود، بلکه امت اسلامی را واحد تفکر خود قرار داده بودند و آیت‌الله طالقانی از این تیپ نواندیشانی بود که بسیار در این امر برجسته


لینک سرمقاله روزنامه نوآوران     

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۱۴
ویرگول ،،،