حمیدرضا جلائیپور
متاسفانه جناب میری همچنان با کلمات شعبدهبازی میکند و روی هوا سخن میگوید. بعنوان مثال ایشان جبهه سیال و متنوع اصلاحات را با حزب آهنین و توتالیتر اتحاد جماهیر شوروی مقایسه کرد و برای ایشان توضیح دادم که چرا مستند سخن نمیگویید؟ و یا به دو دلیل اشاره کردم که چرا جناب میری یک پانترک است. ولی ایشان بجای پاسخ موضوع را عوض کردند و نوشتند من «اصلاحطلب نمیبینم» و اصلاحطلبان را یک «قبیله» نامیدند. (در صورتیکه یک آشنای مبتدی با اصطلاحات علوم اجتماعی و یک آشنای مبتدی با جامعه و تاریخ ایران میداند که ما اساسا در ایران واقعیتی بنام «قبیله» نداشتیم و نداریم و در دوران پیشامدرن هم حتی عشایر ما قبیله نبودند ولی جناب میری همینطور نسنجیده واژهها را مصرف میکند.)
اما من برخلاف ایشان موضوع را عوض نمیکنم و در راستای روشنگری درباره خطر واگرایی باز نشان میدهم چرا جناب میری یک پانترک و یک «سرباز گفتمانی نیروهای واگرا» است-در زیر فقط به شش نشانه اشاره میکنم.
۱-ایشان همچنان برای اینکه روشن کند که پانترک نیست زبانش میلرزد و بجای اینکه از کشور ایران یا همین دولت-ملت ایران سخن بگوید از «قاره فرهنگی ایران» سخن میگوید تا بر «ایران فعلی» تاکید نکرده باشد (به نوشته جناب میری تحت عنوان «اصلاحاتی نمیبینم» در کانالش مراجعه کنید).
۲-در پست شماره یک در بالا 👆پست فیسبوکی جناب میری را با پرچم ترکیه نشان میدهد، که آشکارا حاکی از علائق پانترکیستی بودن ایشان دارد. البته این حق هرکسی است که هر علاقهای داشته باشد اما خوب است این علاقه شفاف بیان شود و در پشت سخنان شریعتی و آلاحمد سنگر گرفته نشود.
۳-در پست شماره دو در بالا 👆 تبادل پست و همکاری جناب میری با محمدرضا لوایی رهبر پانترکهای ساکن ترکیه و همکار سازمان میت ترکیه را نشان میدهد. جناب لوایی صاحب و ادمین کانال واگرای "40میلیون تورک" نیز هست.
۴-در پست شماره سه در بالا 👆فایل صوتی مصاحبه جناب میری در تجلیل از پیشه وری واگرا (رئیس جمهور خودخوانده آذربایجان در دهه بیست) به اشتراک گذاشته شده است. فرقه پیشه وروی عامل بلا اراده استالین در روسیه شوروی شد. ولی خود جناب میری میفرمایند: «امروز چهارشنبه اول آذر ۱۳۹۶ از صدا و سیما برنامه ای ضبط کردند [...] به این موضوع پرداختم و رویکردهایی را که پیشه وری را "شریر بالفطره" از آغاز تا پایان معرفی میکردند نقد کردم». خوب است جناب میری توضیح دهند به کسی که در راه جدایی آذربایجان ایران تا انتها با کشور متخاصم (روس) فعالیت کرده به فعلش چه باید گفت؟!
۵-در پست شماره چهار در بالا 👆جناب میری به طرز عجیبی «میراث سعدی» را هم از زبان فارسی میگیرد! و به داریوش آشوری، خرمشاهی و دولت آبادی متذکر میشود که زبان فارسی را زبان دری بنامید. جناب میری به کسانی این آموزش را میدهد که فعالیت فرهنگی و علمی آنها تاثیرگذار و قلابی نیست.
۶-در پست شماره پنج در بالا 👆جناب میری در بیوگرافی اش خانواده خود را ترکی-روسی (Turkish-Russian)معرفی میکند. در حالیکه جناب میری در ایران بدنیا آمده و آذربایجانی است.
جناب میری و تبرئه پیشهوری
حمیدرضا جلائیپور
۱-من در نوشته خود (تحت عنوان: نشانههای پانترک بودن) از جناب میری این سوال را کردم: «کسی که در راه جدایی آذربایجان ... با کشور متخاصم روس فعالیت کرده به فعلش چه باید گفت؟! "ایشان بجای اینکه پاسخ سوال را بدهد فرمودند، که جلائیپور معلم اکابر و آماتور است و تاریخ نمیداند! من تا اینجا با ایشان مشکلی ندارم زیرا من خیلی چیزها از جمله تاریخ هم نمیدانم.
حالا شما ببینید جناب میری چگونه با کلمات نمایش علمی میدهد و با کلمات شعبدهبازی میکند. به نظر من ایشان مقدمات اولیه یک تحقیق معمولی را هم رعایت نمیکند. بعنوان نمونه ایشان در ارزیابی همین اقدام بارز «واگرایانه» پیشهوری نمی داند که برای مسائل بغرنج و نامعلوم ما به تحقیقات بیشتر و به چند منبع و به چند زبان نیاز داریم، نه درباره مسائل روشن. مثلا تا چهار دهه پیش به روشنی معلوم نبود در کودتای بیستوهشت مرداد ۱۳۳۲ نقش انگلیس و آمریکا هرکدام چگونه بوده، عدهای آنرا بیشتر انگلیسی میدانستند؟ در پاسخ به این سوال ما هم به آرشیوهای انگلیس و هم آمریکا و حتی روسیه نیاز داریم. ولی جناب میری نمیداند که ما برای آگاهی از «خطای پیشهوری» در جدایی آذربایجان از ایران به منابع روسی احتیاج نداریم. همان آگاهی تاریخی ما از اقدام واگرایانه و جداییطلبانه پیشهوری در سال ۱۳۲۵ در آذربایجان برای ما کافی است. ولی جناب میری از پاسخ به این سوال با یک نمایش علمی فرار میکند و میگوید: (نقل به مضمون) جلائیپور آماتور که هیچ، مورخین ایرانی هم اگر خیلی بدانند فقط به منابع انگلیسی دسترسی دارند در صورتیکه جناب میری ما در ارزیابی عمل پیشهوری به منابع روسی و زبان روسی دسترسی داشته است!! خب جناب میری بعدش چی؟ بالاخره شما جواب سوال را ندادید و نگفتید فعل واگرایانه و تجزیهطلبانه جناب پیشهوری را محکوم میکنید یا نه؟ و یا بنام زبان روسی پاسخ به این سوال را ماسمالی میکنید؟ من به این شیوه بحث جناب میری میگویم شعبدهبازی با کلمات و انجام سربازی گفتمانی برای «واگرایان».
۲-در همین نوشته کوتاه جناب میری در کنار یک نمایش علمی یک دروغ بزرگ هم گفته است. و من را وصل کرده به قصه مرحوم امیر انتظام و بدین سان معجزه با کلمات را تکمیل کرده است. در صورتیکه اولا من نه در جریان اشغال سفارت آمریکا بودم و ثانیا اصلن اشغال سفارت یک کشور را قبول نداشتم و میگفتم اگر دیپلماتهای آمریکایی جاسوساند دولت آنها را از ایران اخراج کند و نیاز به اشغال سفارت نیست و ثالثا من اصلن در جریان پرونده و محاکمه امیرانتظام نیستم.
۳-در اینجا بد نیست در نقض سخنان بیپایه جناب میری به یک خاطره از مرحوم امیر انتظام اشاره کنم. اولین بار که با دوستان توانستیم روزنامه جامعه را تاسیس کنیم کوشش داشتیم با تمام کسانی که حقوقشان در دهه شصت نقض شده در روزنامه مصاحبه کنیم. اتفاقا ابراهیم نبوی یک مصاحبه هشت ساعته اولین بار با امیر انتظام انجام داد و در روزنامه چاپ شد و بعد هم ما را دستگیر کردند و من نمیدانم آن موقع جناب میری در کدام مرکز تحقیقات جهانی مشغول تحقیق بودند! ولی حالا که در قافیه بحث پیشهوری گیر کردهاند از یک طرف من را ربط میدهد به قصه پر غصهی مرحوم امیرانتظام و از طرف دیگر برای اینکه دولت پنهان را ناراضی نکند من را متهم میکند که به سایتهای ضد اسلام و ضد ایران گوش میدهم! در حالی که جناب میری این واقعیت ساده را درک نمیکند که اگر من میخواستم از سایتهای ضد ایران خط بگیرم که با نیروهای واگرا و تطهیر کننده پیشهوری وارد بحث نمیشدم.
بعد از اینکه مستندا (نه با ادعای لفظی و من عندی) آگاهی پیدا کردم که جناب میری در چه رشتهای و در چه دانشگاهی درس خواندهاند، بحثها درباره واگرایی را ادامه میدهم.
اصل مطلب فراموش نشود
حمیدرضا جلائیپور
متاسفانه واگرایان با اتهامات تکراری غیرمستند، شخصی، فکری و برچسبهای پرشمار ناروا به من و سایر اصلاحطلبان بحث را به حاشیه بردند. برای گلآلود نشدن گفتگو یک بار به طور خلاصه مواضعی که بارها آشکارا بر آن تاکید کردهام و امثال جناب میری خلاف آن را به من و اصلاحطلبان نسبت میدهند ذکر میکنم:
▪️طرفدار آموزش «زبان مادری» در مدارس مناطقی از ایرانم که زبان مادریشان فارسی نیست، ولی نه به عنوان جایگزین آموزش زبان رسمی فارسی به همهی ایرانیان، بلکه در کنار آن. به تعبیر دیگر طرفدار آموزش زبان مادریام، ولی مخالف آموزش «به» زبان مادریام.
▪️حامی ملیگرایی باستانگرا و نژادگرایانه نیستم ولی از ملیگراییِ مدنی، عادلانه، فراگیر و مبتنی بر اصول که در آن بر حقوق برابر همهی ایرانیان تاکید میشود دفاع میکنم. دموکراسی مشارکتی را برای ایران اساسی و همبستگیزا میدانم. بدون تقویت دموکراسی، میهندوستی مسولانه جامه عمل نمیپوشد. در توضیح میراث فرهنگی ایران سه مولفه آن را (اسلامیت، ایرانیت و مدرنیت) در برابر هم قرار نمیدهم.
▪️جریانهای قومگرای واگرا را که به جای تاکید بر لزوم توسعهیافتگیِ متوازن بیشتر و بسط دموکراسی و عدالت و آزادی در ایران و استیفای حقوق همهی شهروندان و اقوام ایران، بر گرایشهای هویتی واگرا که به آتش تجزیهطلبان و خشونتگرایان و اقتدارگرایان و نفرتپراکنان میدمند، تضعیفکنندهی همبستگی ملی، صلح، امنیت و دموکراسی در ایران میدانم.
گرایش سیاسی نویسنده «گند» اصلاحات؟
۱-جناب میری نوشتهاند من به اصلاحطلبی جلائیپور نقد دارم و میگوید او:
«در این ۲ دهه آسیب های جدیی به پروسه اصلاحات در ایران وارد کرده است و به نوعی در زمین بازی اصولگرایی بازی کرده است ولی افکار عمومی را فریب داده است که بازیگری مستقل است ولی واقعا نبوده است»
چرا این سخن میری بیپایه است؟ به دو دلیل اشاره میکنم. دلیل اول اینکه چگونه فردی مثل جلائیپور میتواند بعنوان بازیگری مستقل افکار عمومی را فریب بدهد؟ میری توجه ندارد شترسواری دولا دولا ممکن نیست. من بیست سال است بعنوان یک علاقمند به تحقیقات سیاسی-اجتماعی و یک عضو جبهه وسیع سیاسی اصلاحطلبان (عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و حزب اتحاد) در رسانهها نوشتهام و در صدها محافل دانشجویی و مدنی از موضع اصلاحجویی سخنرانی کرده یا در گفتگوها شرکت کردهام (و در این زمینهها هم پنج کتاب نوشتهام). من در هیچ سخنرانی و در هیچ نوشتهای هویت سیاسی خود را پنهان نکردهام، و حتی هیچکدام از دعوتکنندگان من ناآگاه از هویت سیاسی من نبودهاند. دلیل دوم اینکه جناب میری چرا در این بیست سال به فریبکاری جلائیپور اشاره نکرده است و ناگهان بعد از فشار ائتلاف ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان به تمامیت ایران (با سلاح تحریم) میری یاد اصلاحطلبان فریبکار افتاده است؟ بدینترتیب نویسنده جلائیپور را بدون ارائه دلیلی به فریبافکار عمومی در ایفای «نقش بازیگری مستقل» متهم میکند. این نوع برچسبزنی به نظر میرسد از خصیصههای نیروهای واگرا است.
۲-من در پستی از کاربران کانالم به نوشتهای از محمود افشار اشاره کردم 👆که چرا به راحتی میری به او «سرکوبگر» میگوید؟ بعد جناب میری بجای پاسخ به اتهامی که به افشار زده است چنین فرمودهاند، که چرخش جلائیپور:
«به سمت ناسیونالیسم اقتدارگرا -برای جذب سبد رای در ۱۴۰۰- داشته اند.» «به عنوان مثال، سلطنت طلبی محمود افشار و ضدیت افشار با تنوع زبانی (بویژه ترکی و عربی* در ایران را نماد ایراندوستی دانستن هیچ مبنایی در اصلاح طلبیِ جمهوری اسلامی با گرایش اسلامگرایی (با خوانش فقاهتی) ندارد.»
در اینجا جناب میری حداقل دو خطای آشکار دارد. خطای اول اینکه گرایش سیاسی محققان دوره رضاشاه یا سلطنت طلبی یا مشروطهخواهی یا چپ یا اسلامگرا بوده است. اما میری به این نکته ساده توجه ندارد که بخاطر گرایش سیاسی یک محقق نمیتوان او را «سرکوبگر» نامید! خطای دوم اینکه میری در ادعای فوق دارد به دولت پنهان خط میدهد که چه نشستهاید که جلائیپور در طراز «اصلاحطلبی جمهوری اسلامی با گرایش اسلام فقاهتی» نیست! یا جناب میری میخواهد آدرس بدهد کسی که میگوید به یک محقق بیدلیل سرکوبگر نگویید، سلطنت طلب یا اصولگرا است!
با این همه این خطای دوم میری نشان میدهد که او اصلن واقعیت جریان اصلاحات در بیستساله اخیر را تشخیص نداده است. او نمیداند (یا قرار است که نداند) که خواستگاه این جریان اصلاحطلبی، در انقلاب اسلامی و در جریان دفاع از کشور در جنگ تحمیلی هشتساله بوده است. او متوجه نیست این حاملان اصلاحجو برای تغییر ابعاد نامطلوب جامعه دنبال انقلاب دیگری نیستند بلکه در چارچوب همین سازوکارهای جمهوری اسلامی دنبال تغییرند. میری نمیداند اگر نیرویی ضدجمهوری اسلامی و برانداز باشد آن نیرو دیگر انقلابی است و نمیتواند اصلاحطلب باشد. او ظاهرا نمیداند که اصلاحطلب یعنی کسی که تغییرات در جامعه را از طریق سازوکارهای موجود و قانونی در چارچوب تمامیت ایران و نظامسیاسی آن پیگیری میکند. (البته یک تعارض دیگر در همین نوشته کوتاه میری هست که از یک طرف جلائیپور را بیرون اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی میداند و از طرفی دیگر جلائیپور را در زمین اصولگرایی میبیند!! چنین مواضع متعارضی بیشتر با شعبدهبازی با کلمات ممکن میشود).
با این همه جالب است جناب میری توضیح دهد که: وقتی ایشان بعنوان یک روسشناس، نگران ابعاد فقهی جمهوری اسلامی و اصلاحطلبان است! خود ایشان روشن کند که چه گرایش سیاسی دارد؟ تاکنون محقق مسکو سنتریک ما مواضع سیاسی خود را آشکارا ابراز نکرده است و فقط خود را محقق چندزبانه مستقل و جهانی میداند. بنابراین مفید است که نویسنده نوشته «گند» اصلاحات روشن کند آیا خود ایشان جمهوری اسلامی را قبول دارد یا نه؟ یا دنبال ایران چند پارچه است؟ او برای تحقق ایران چندپارچه دنبال چه راهبردی است؟ فعلا تا توضیح خود نویسنده، فرضیه من ایناست که از گفتار جناب میری میتوان فهمید که او یک نویسنده دو نبش است. در نبش اول او گفتار واگرایی را تحت عنوان محقق چندزبانه و روسیهشناس فربه میکند. در نبش دوم به تخطئه اصلاحات (نه نقد اصلاحات) مشغول است. در این نبش دوم او هم میتواند طرفداران براندازی دو مرحلهای جمهوری اسلامی و هم طرفداران دولت پنهان را راضی کند.
سد ستبر آذربایجان
"با عرض سلام خدمت جناب جلایی پور گرامی
رضا نیک جوی تبریزی هستم . شاغل در شرکت پتروشیمی جم واقع در عسلویه. کارشناسی ارشدم با گسست از کارشناسی ام ، مهندسی الکترونیک ، علم سیاست است.
تبریزی هستم و ساکن شهر تبریز.
از سال 77 با اصلاح طلبی و اصلاح طلبانی چون شما استاد گرامی آشنا شدم.
اخیرا مواضع اصولی شما را در مقابل افرادی چون سیدجوادمیری در کانال تلگرامی تان مطالعه کردم و جائز ندانستم که مزاحمتان نشوم تا عرض تشکری داشته باشم
درود بی پایان بر شما که به مقابله با افرادی که خواسته یا ناخواسته در پی نظریه سازی برای نیروهای واگرا هستند ، همت گماشته اید
با آرزوی موفقیت های روزافزون برای شما."
من معتقدم مهمترین مانع در برابر نیروهای واگرا در آذربایجان خود مردم آذربایجان هستند. همه میدانیم فرقه پیشهوری در ۱۳۲۵ را خود مردم تبریز شکست دادند. و این قصه ادامه داشته و دارد.
بطور مثال همین روزها من وقتی نویسندگانی را که عمل تجزیهطلبانه پیشهوری را در جدایی آذربایجان از ایران توجیه میکردند، نقد کردم، دهها پست تلگرامی تشکر آمیز از جوانان آذربایجان دریافت کردم و همینجا از همه آنها متقابلا تشکر میکنم. بخاطر اینکه حمل برخودستایی نشود فقط در بالا 👆برای نمونه یکی از آن پستها را به اشتراک میگذارم.
بد نیست قبل از زدن حرفهای بزرگ (ناسیونالیسم باستانگرا) و چسباندن این حرفها به این و آن (به روش چسب و قیچی) خوب است اول مسائل اولیه اخلاق پژوهشگری روشن شود.👇
...............................
خدمت جناب آقای میری،لطفا فامیل نشویم!
نوشته: سهراب اهرابی
ظاهرا علاوه بر تحریف و مقاله سازی یکی دیگر از تکنیکهای جنگ روانی آقای میری سکوت در میانه بحث و ندیده گرفتن ایرادها است.
من در یادداشتی از آقای میری خواستم:
1. دلیل تحریف مقاله کاوه بیات در ذیل مدخل پیشه وری در دانشنامه جهان اسلام را به ما بگویند تا ما هم بدانیم چطور موفق شده اند چیزی که در مرجع اصلی وجود ندارد را به صورت نقل قول مستقیم و مقدمه یک بحث آورده و سپس از آن نتیجه بگیرند! تصور میکنم حداقل وظیفه جناب میری در این جا عذرخواهی باشد والا به بقیه ارجاعات و نقل قول ها نیز اطمینانی نیست و زین پس باید همه آنها یک به یک کنترل شوند.
2. اینکه ایشان عجالتا پاسخ دهند که چگونه در نوامبر 2006 مجله London Academy of Iranian Studies, بیش از ده مقاله از ایشان را در یک شماره چاپ کرده است؟ مگر نه اینکه هر فصلنامه علمی فقط یک مقاله از هر فرد را منتشر میکند؟ پس چطور ایشان ادعا میکند که London Academy of Iranian Studies, در هر شماره 14 مقاله از او منتشر کرده است؟ و اگر کرده است، چرا حتی یک مورد از این مقالات در فهرست مقالات علمی ایندکس نشده است؟